سلام به همگی
لطفا راهنماییم کنید
من حدود پنج سال پیش با پسر عمه م ازدواج کردم،اونموقع ناراضی بودم اما پدرم اصرار زیادی داشت. به مرور زمان روز بروز بیشتر دوسش دارن
از همه لحاظ عالیه
ولی تنها مشکلی که دارم و شده عذاب زندگیم اینه که اون از من زیباتره،هیچوقت بروم نیاورده
ولی وقتایی که میریم بازار خیلی ناراحت و ساکت میشه
یا وقتایی که برادر شوهرم و زنش بیان خونمون(زنش خوشگله)
خیلی از درون خودمو میخورم
دلم واسه همسرم میسوزه اگه دخترم نبود میرفتم...
لطفا اگه کسی درکم میکنه کمکم کنه
چکار کنم