دیشب موقعه ....بچه بیدار شد گریه کرد شوهرمم زد رو پاش بچم قرمز شد از گریه حالا بهش میگم چرا زدی این جوابمو ب من میده (غصه خودمو میخورم ک جوونیم برفنا رفت.گند زده ب همه چی.سعی کن دخترت عقده ی نشه آخرش خودم عقده ی میشم.دیشب نمیزدم روپاشباید انقدر خودم حرص میخوردم تا سکته بزنم.احساسه مادرانت اینا رو درک نمیکنه ک.میرینه ب حس و حالمون و همه چی اینا حرص نداره؟همینطور ک واسه گریش و عقده ی شدنش دلت ریش میشه ب فکره آقاتم باش ک دوروز دیگه عقده ی نشه.بچه ک مایع عذاب باشه منم مایعه عذابش میشم.بدی و با خوبی ج نمیدم.منم تحملی دارم تا جاباشه تحمل میکنم بیش از حد تو خودم نگه دارم میزنه ب مغزم.)
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خوب عزیزم سعی کن از کمترین زمان هم برای اینکه با شوهرت باشی استفاده کنی تا اینطوری عصبانی نشه من فکر میکنم چون خیلی دیر به دیر با هم رابطه دارید باعث عصبانیت وکلافگی شوهرت شده