وای من ی ماجرا هایی با گربه برام پیش اومده
هر کسی دیگه جا من بود نزدیک گربه نمیشد
چند سال پیش تابستون در خونه رو باز گذاشته بودیم
خونمون حیاط داره
شب خواب بودم احساس کردم ی چیزی روی سینم چشام باز کردم دیدم ی چیز سیاه نشسته روم نگو گربه سیاه اومده نشسته روم خوابیده😬
خیلی چیزا ریشه علمی نمیشه براش پیدا کرد .تجربیه عشقم .من خیلی خیلی دیدم .امروزم یکی داشت تعریف می کرد .عموش گربه و ...آزار میداد تا ۸ سال بلایی نبود ک سرش نیاد .یه نفر تو شهرشون بود سید بود هزار تومن پول نمی گرفت معروف بود براش استخاره گرفت گفت حیوان آزاری کردی .آدم از حیوونم خوشش نیاد میتونه بش کاری نداشته باشه دلیل آزار و درک نمیکنم
تجربشو دارم اصلااا خوب نیست یه بار برق رفته بود دراز کشده بودم تو خونهههه رو زمین یهو دیدم تو تاریکی دو جفت چشم براق جلو صورتمه یعنی یه جور جیغ زدم که اون خودش هول خورد تو جاش پرید خورد به دیوار افتاد پایین نمیدونست کدوم طرف فرار کنه هممون با نور مبایل افتاده بودم دنبالش بیرونش کنیم😑😑
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
