وای پس شمام دوتا دختر داری میفهمی من چی میگممم،وافعا من عاشق دخترام ولی سر بچه دومم خیلی حرفا شمیدم اره اینا دختر زان و فلانن و اینجورن ،ولی نمیدونستن من بچه دومم پسر بود سقط شد،
خلاصه ک خیلی اذیتم کردن و افسردگی گرفتم،انقد گریه میکردم
بعد ماه رمضون بود شب قدر بود خواب دیدم حامله ام خدا بهم پسر داده رفتم سنو گفت پسره و حتی تو برگه ک نوشت من دیدم نوشته پسر،انگار اینده رو نشونم داد انفد تو خواب خوشحاا بودم تا چشمامو باز کردم دیدم دارن اذان صبح و میگن ساعت 3 صبح بود،این خوابای دم اذان رویای واقعه هستن،منم نذر کردم اگه پسر بشه بزارم امیر علی اسمشو😍،خدا ب دلم نگاه کنه دیگه طاقت طعنه ها مردم و جاریمو ندارم،