سلام خانوما.من15سالمه و4ماهه عقدکردم،دوران عقدم خیلی غیرقابل تحمله رشته من علوم ومعارف هست وچون سال اوله خییلی سختمه همه هم ازمن وشوهرم انتظارنمره بالادارن وپدرشوهرم باوجوداینکه جلوی خودمون کلی حواسش بهمون هست بعدش زنگ میزنه به بابام میگه چرا اینا اومدن خونه ما؟؟؟یاخودت بهش بگویامن میگم.منم مثل بقیه شوهرم رودوست دارم ولی وقتی ناراحت میشم اصلادلم میخوادسر اون خالی کنم ولی نمیشه ناراحتش کنم لطفابگین من چیکارکنم؟؟وقتی ازدست خونواده شوهرم ناراحتم چه طوری بگم.درضمن آقامون خییلی به باباش وابستس