2777
2789
عنوان

یه چی بگم بخندین....

| مشاهده متن کامل بحث + 2275 بازدید | 146 پست

29بهمن امسال که هنوز نرسیده

ببخشید چی گفتی 

دوست دارم مادر باشم.فرزندم الهی که به حق سمنوی فاطمه بر من نازل شوی..روی چشمانم بزرگت میکنم..فقط نامدار باش و پرافتخار..خداوندا بگذر از گناهانی که مانع از مادر شدن من میشود..خداوندا میخام همه ی عمرم مادر باشم..امیدم را ناامید مکن..یا ارحم الراحمین..ع

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شاید الکی میگفته بیا اقدام کنیم واسه بارداری، ولی لحظه آخر هیچکار نمیکرده😂

خب بعد یکسال رابطه دیگه اینو میتونه تشخیص بده که. 

آنتن‌هایی که هست صداها را از ریشه‌های درخت که در آب جوش بگذارند صدای هیاهو هست.
البته اينجورييييي خيليييي منطقي تر هست چون ان ممكن متوجه نشي اما جلو گيري طبيعي خيلي ضايع است 

ولی آخه اینم آدم متوجه میشه، مگه میشه نفهمی آخه؟

مگه سیاهچاله است که توش ناپدید بشه  

منکه نفهمیدم چی گفتی یعنی شوهرش چکمه میپوشیده موقع اقدام 😂😂

برای شروع رژیم👈🏼 توضیحات روبخونیدو بیایید👈🏼تاپیک رژیم      به راحت نفسیگنج پایدارمجوی،شب شرابنَیَرزدبهبامداد خمـار 
ولی آخه اینم آدم متوجه میشه، مگه میشه نفهمی آخه؟ مگه سیاهچاله است که توش ناپدید بشه    

به خدا نميدونم يك لحظه حسوديم شد گفتم مگه مردم چقدر بهشون خوش ميگذره كه هيچي متوجه نميشن 😐😐😐😐

بانو خانم فكر ميكردن با اقاي همسر در حال اقدام براي بارداري هستند  اما اقاي همسر دقيقه اخر حوا ...

خب این میشه جلوگیری طبیعی دیگه مگه میشه زن ندونه؛ وااااا

خدایا ارامش را به من عطا فرما

من امدمممممم

ببخشید این موبایل من صفحه کیبوردش قاطی میکنه خخخ شرمنده از این همه در گیری ذهنی که ایجاد شد

دوستان درسته من باید میفهمیدم ولی چون من و شوهرم قرار گذاشته بودیم هر وقت میشیم بگیم شدیم خخخ به خاطر اینکه با هم تنظیم باشیم  خاطر ادلیل که یه مدت شوهرم مشکل داشت یا زود میشد یا دیر استرس میگرفت منم هر وقت شک میکردم میپرسیدم اونم میگفت اینطوری.  با گفتن هم زمان هم استرسش ریخت چون می دید  نرماله. تو این مدت هم زیاد توجهی نمیکردم که استرس نگیره آون موقع که قرص میخوردم میفهمیدم ولی همینم منو شک کرد آخر مگه میشد؟ من نفهمم به همون دلیل قبلی رد دادم هی حتی سر اقدام 

سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواندکه نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآییقصه عشق “انسان” بودن ماست . . .
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792