من 29بهمن امسال عروسی کردم
البته از چند ماه قبل برای جلو گیری از بارداری زودتر از موعد و اینکه یه کم قوی شم و پریودهام منظم تر شه قرص ال دی خوردم
عروسی رو که گرفتیم منم قرص خوردنم تموم شد و دیگه جلو گیری شد از نوع سنتی خخخ
بعد سه ماه اینا مادر شوهر هی به من میگفت
جلو گیری نکن بچه اول سخت میشه اینا، به دنیا آوردنش مشکل میشه، نمیشه
منم بگم تو دوره عقد رسماً وارد رابطه شده بودما شما بگو یه سال
خلاصه منم دیدم فایده نداره در ضمن منم بچه دوست این همه هم گذشته بود گفتم وقته اشه
خونه رو خریدیم پا پاقدم خود نی نی 👼
و من از شهریور افتادم تو بارداری
بعدش چند روز پیش که با شو شو دردودل می کردیمممم(بسوزه پدر عاشقییی)
به اش گفتم خدا رو شکر ما بعد دو ماه اقدام بچه دار شدیم نیشم باز شد
بعد نمیدونم چی شد گفت
نه هههه!!!! خنده های پلیدی در کرد!!!!
گفتم که چی یعنی؟ بچه دار شدن الان سخت شده و مردها هم ضعیف شدن حتی و هزار تا دلیل پزشکی گفتم و باز خدا رو شکرکردم
دیدم میخنده میگه نه هههههه!(نه و نگمه)
گفتم د بنالللللل ببینممممم
در آن لحظه حقیقی بزرگ بر من سایه افکند!!!!
من فکر میکردم دو ماهه ما رسماً با اون همه تلاش شبانه روزی!!!!! ما تو اقدامیممم
آقا بعد سه ماه تازه دفعه آخری یه کارایی کردههههه!!!!! عمق فاجعه جای دیگه است که این همه مدت آقا حواسشون بسیار جمع بوده هر بار که گفته بلههههه در اصل زرشک بوده!!! البته این آخری رو بی سیاستی کرد گفتم منم دهن اش رو صاف کردمممم قشنگگگگگگ!!!!
بلههههههههه
یه نصیحت خواهرانه از من به دل جان بشنوید:
مردا خیلی زرنگن! گربه چکمه پوش با اون چشاش بودددد نمونه این موجودات است شک نکنید انجوری هم نگام نکنید فایده نداره!!!
در دست اقدامی هاااا گفتم در جریان باشید دیگه حواسا جمععععع
یا حققققق
😁😜