2777
2789
عنوان

چه طوری اینو به طرف بگم

149 بازدید | 26 پست

خواهرشوهرم چند بار گفته که چرا بچتون رو نمیارید خونه من ببینمش من بچه 1 ساله دارم بعد راستش من اصلا بدون دعوت جایی نمیرم اون وقت هر چند وقت یه بار متوجه میشم برادرشوهرم و خیلیای دیگه خونشون شام هستن اما یه زنگ نمیزنه به ما هم بگه بیاید بارها و بارها متوجه شدم چقدر مهمون داشته اما اصلا نمیگه به ما 

بعد اون دفعه میگفت از بس بچتون رو خونه ما نمیارید نمیشناسه منو 

شما بودید چه طوری بهش میفهموندید

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مستقیم میگفتم خب عمه‌اش باید دعوتش کنه خونشون که بچه‌ام بیاد؟ ایشالا سر فرصت هر م‌قع خودت تونستی و شرایط رو‌داشتی دعوت کنی منم بچه رو میارم

لازم نيست نظرات من باب ميل همه باشه ولي همه ي ما ازاديم نظرات خودمون رو بديم.لازم نيس من همه رو متقاعد كنم مثل من فكر كنن ولي بايد كاري كه از ديد خودم درسته رو انجام بدم☺️
بگو دعوت کن تا بیاییم بشناستت

ببین الان پسرش پاش شکسته دو روز پیش باز همه اونجا بودن به ما نگفت منم زورم میاد همین جوری بلند شم برم دیدن

چطور بقیه رو شام دعوت میکنه  تو بودی میرفتی؟ 

چرا باید دعوت کنه مگه بار اولته .

بعدشم تو رفتی تو خونه ی اونا یعنی عضوی از خانوادشونی

همونطور ک خواهر شوهرته خواهر توهم هست

هروقت دلت هوا میکنه یه عصر برو سر بزن بهش یا برا شام برو .

بیچاره بچه برادرشم نبینه؟ 

هرچیـ  دوستـ دارمـ یا گرونهـ یا گناهـــــ ...(بختیاریوم💪)

ببین الان پسرش پاش شکسته دو روز پیش باز همه اونجا بودن به ما نگفت منم زورم میاد همین جوری بلند شم بر ...

نه من هیچوقت بدون دعوت جایی نمیرم

خب دارم بهت میگم رک بهش بگو ادم ک بدون دعوت نمیره جایی

همیشه برای پیشرفت در هر شرایطی تلاش کنید 😊

خونه مادرشوهرم میبینش

خب هرزگاهی برو بهش سر بزن

باهات خوب میشه صمیمی میشه مث خواهر بهت نگاه میکنه ب شرطی ک توهم صادق باشی باهاش

هرچیـ  دوستـ دارمـ یا گرونهـ یا گناهـــــ ...(بختیاریوم💪)

نه من هیچوقت بدون دعوت جایی نمیرمخب دارم بهت میگم رک بهش بگو ادم ک بدون دعوت نمیره جایی

ببین گفتم زنگ بزنم خونش احوال پسرش رو بپرسم بعد بگم اتفاقا جمعه رضا زنگ زد خونتون گفتی مهمون داری دخترم گفت مامان من چند ساله خونه عمه رو ندیدم بریم ما هم گفتیم حتما دوست نداری ما تو دورهمی هاتون باشیم که هیچ وقت به ما نمی‌گید برای همین گفتیم مزاحم نشیم تلفنی حال پسرت رو بپرسیم چطوره؟ 

ببین الان پسرش پاش شکسته دو روز پیش باز همه اونجا بودن به ما نگفت منم زورم میاد همین جوری بلند شم بر ...

وا.خب تو برای شکستن پای بچش نمیری. دفعه بعدی هم اون همرو دعوت میکنه تورو نمیگه دیگ. حقم داره منم باشم نمیگم. همه چی دو طرفش. تو برو دیدن پسرش. اگه دفعه بعدی بازم دعوتت نکرد اونوقت مشکل از خواهرشوهرته. یکم بجوش تا باهات بجوشن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792