عموم خیلی مریضه. یهویی مریض شده سنش هم خیلی بالاست الان هم تو بیمارستانه. بعدبچه هم نداره زنشم مرده . حالا همه میگن از بیمارستان باید ببیریم سالمندان. من راضیم بیاد خونه من. ولی ظاهرا حالس خیلی خرابه و همه می گن کار تو نیست. من هم شاغلم و تا ساعت 4 خونه نیستم.از طرف دیگه دلم میترکه کا میخوان ببرنش سالمندان اونم کسایی که گردنشون حق پدری داره . خدایی کار خاصی برای من نکرده ولی برای اونا همه کار کرده. ولی خانه سالمندان هم خیلی ناجوره دارم دیونه میشم از غصه الان چی کنم.
تو نمیتونی. اگر بردن خانه سالمندان هرروز برو بهشون سر بزن .
ولی نگهداری ازشون سخت میشه . خودشونم بیشتر اذیت میشن ببینن تو داری اینجوری خودتو و توی زحمت میندازی
خانه سالمتدان قسمت خصوصی اگه بذارن رسیدگیشون خوبه عزیزم نگران نباش..میتونی بری بهش سر بزنی غذا ببری براش و...
بیار خونه خودت واسش پرستار بگیر اگر در توانت هست
بگو
اللهم جعلنی فی درعک الحصینه
بهترین راه و گشایشی براش انشالا ایجاد میشه
مگه خانه سالمندان خیلی بده؟
خب واسه اینطور کسایی که کسی رو ندارن خوبه
واقعا خیلی دردناکه. همش میگم خدایا به تنهایی و غریبیش رحم کن نذار زیاد اذیت بشه
قربون دل پاکت انشالله که بتونی و خداهم کمکت کنه نگهش داری
چاره چیه دنیا همینه دیگه
خیلیا هستن که چهار پنج تا بچه دارن اخرش قسمتشون سالمندانه
دیگه این بنده خدا که بچه هم نداره
نمونش مادر مادرشوهر من
پنج تا بچه بودن اخرشم مادرشونوگذاشتن سالمندان
اگه در توانت هست عزیزم بیارش خونت و براش پرستار بگیر
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
