زنگ زدم 1480

شوهرم هزینه نمیکنه همینم بفهمه کلی دعوا و قهر راه میندازه

نمیاد

خانوادگی اعتقادی به مشاور ندارن

مامان و باباش هم الان جدا از هم زندگی میکنن

تو عقد هم که بودیم بهش میگفتم بریم مشاوره می‌گفت مشاور میگه و طلاق و ماهم باید طلاق بگیریم 

هعی

دلسوزی به چه کارم میاد ؟

یه بار به شوهرم گفتم بریم مشاوره مامانشو فرستاد مامانشم کلی باهام بحث کرد که چته چرا گریه می‌کنی گفتم بهش میگم بریم مشاوره با داد و دعوا گفت تو مشکل داری تو باید بری گفتم مشکلی نیست منو ببره ولی بازم نبرد

پس انداز ندارم اجازه کار کردن بهم نمی‌ده 

همیشه غرورش مهم بود. از همون اوایل عقد سر چیزای بیخودی قهر میکرد و خیلی طولش میداد تا من برم منت کشی 

از وقتی بچه دار شدیم بدتر شد تا الان که پسرم دوسال و نیمشه هرروز سرد تر و بدتر میشه

یه جوریه انگاری تا اشک منو درنیاره نمیتونه راحت بخوابه

بعدش که اشکمو درآورد بدون هیچ توجهی به من راحت می‌خوابه نمی‌دونم مشکل داره یا چیشه 

تنها پیامدی که گفت این بود که اگر ادامه بدی خودت از بین میری 

وای اون مورد اول که گفتی سوره مزمل رو بخونم یه بار یه نفر تایپیک زد که چهل روز به اب سوره مزمل هفت بار و یه بار سوره یس بخون و فوت کن 

من انجام دادم تا روز دهم همه چیز عاااالی انقدررررر شوهرم خوب بود که نگو از روز دهم به بعد یه دعواهای شدیدی کردیم

انقدررررر وضع خراب بود خیلی خیلی بد شده بود وضع اعصابمون

من در حدی که زجه میزدم جلوش پاشو انداخته بود رو پاش و تلوزیون نگاه میکرد بعدا که گفتم یکی گفت کلا این روش‌هایی که به اب سوره بخونی و این چیزا همینجور میشه 

یکی دیگه هم وقتی قهر می‌کنه دیگه کلا هیچی نمیخوره 

همش بعد نماز تسبیح میگردونم یا ودود میگم 

نادعلی میخونم ولی ایناهم دیگه جواب نیست 

گفتم بهش بچه دارم گفت دادگاه تا هفت سالگی حضانتش رو بهت میده گفتم بعدش چکار کنم ؟ گفت بعدش بچه خودتو میخواد نه باباشو و پیش تو میمونه گفتم من یه سابقه خودکشی دارم که هفت روز بیمارستان بود با اون می‌تونه حضانتو بگیره دیگه هیچی نگفت 

شماهم بچه دارین ؟

گلم تو چرا موندی و عذاب می‌کشی ؟

منم هی خودمو دلداری میدم که یه روزی بالاخره قلب دردم کار دستم میده و میمیرم و از این دردا راحت میشم

اخ که منم اون ترسو دارم

هعی وای 💔

خدایا نمی‌دونم چرا هیچ راهی نیست برامون