2777
2789
بابا حس ناامنی داره شهر شلوغه تنها برم ک چی😐🤦‍♀️چجور تو نمیترسی

😐

دیگه بزرگ شدی ، حواست هست ؟؟؟؟ 

دو بار بری بیرون ترست میریزه 

اخه چه ترسی😐😑

من تاحالا نمیدونستم کسی واسه بیرون رفتن میترسه 😐😑

ما را برگزیدند برای انسان بودن🌻🦋
تلویزیون که چیزی نداره با لپ تاپ یا گوشی ببین .حالا اگه بخوای تنهایی ببینی باید زیر پتو با هدست ببین ...

ینی سال اول ممکنه بد قلق باشن؟

من مشکلم براتخته ک این زیریه هی میناله 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

😐دیگه بزرگ شدی ، حواست هست ؟؟؟؟ دو بار بری بیرون ترست میریزه اخه چه ترسی😐😑من تاحالا نمیدونستم کسی ...

عزیزممم من توشهر کوچیک بدنیا اومدم پدرم اجازه نمی‌داد تا دم در بریم الان بخام برم بیرون حس میکنم پدرم داره دید میزنه یاادما قراره منو بدزدن کلا میترسم

منم تخت بالام،بخام برم دسشویی میگ سعی کن نری😐چجوری باشون کناربیام🤦‍♀️ینی فعلا خوبن ولی این خصلتاشو ...

بگو اگه اذیتی جابجا شو من با صدا مشکلی ندارم من بهش این پیشنهاد رو دادم که چون دیسک داشت قبول نکرد .ببین سعی کن خودت رو بی خیال نشون بدی اما احترامشون رو نگه دار .من یادمه نمیذاشتن از سرویس بهداشتی اتاق استفاده کنیم ولی چون دیدم اون 4 نفر دیگه پایه ان سکوت کردم و مقابل خیلی چیزای دیگه سکوت میکردم اما خب خیلی وقتا روزای جمعه غذای مشترک درست میکردیم گاهی میرفتیم ارم یا حافظیه و... .


بگو اگه اذیتی جابجا شو من با صدا مشکلی ندارم من بهش این پیشنهاد رو دادم که چون دیسک داشت قبول نکرد . ...

مثلا امروز اونی ک چپ چپ نگاه میکرد از وقتی ک اومدم تو اتاق انگار مثلا اتاق باباش بوده اومدم گرفتمش،  بهم تیکه پروند گف جابه جاشو من چیزی بهش نگفتم .یاهمش چپ چپ نگام میکنه دوس دارم تیکه تیکه اش کنم

عزیزممم من توشهر کوچیک بدنیا اومدم پدرم اجازه نمی‌داد تا دم در بریم الان بخام برم بیرون حس میکنم پدر ...

الان بزرگ شدی وه رفتی شهر بزرگ .منم شهر کوچیک بودم بخدا روز اولی که رفتم دانشگاه  خوابگاهمون نبش یه میدون بزرگ بود دوتا خیابون رو تا نصفه رفتم بعد متوجه شدم اشتباه برگشتم جای اولم دوباره رفتم تا خیابون اصلی رو پیدا کردم فکر کن راهی که کلا 5 دقیقه نیشد یکساعت وقتمو گرفت

الان بزرگ شدی وه رفتی شهر بزرگ .منم شهر کوچیک بودم بخدا روز اولی که رفتم دانشگاه خوابگاهمون نبش یه ...

نمیدونم بخام تنها برم واقعا میترسم حس میکنم آدما قراره ازم سو استفاده کنن حتما باید دوستی باهام باشه

نمیدونم بخام تنها برم واقعا میترسم حس میکنم آدما قراره ازم سو استفاده کنن حتما باید دوستی باهام باشه

منم حس تنهایی بیرون رفتنم بود.حواست به خودت باشه و نترس تا وقتی مراقبی کسی تزت سواستفاده نمیکنه 

اگه روزای اولته که طبیعیه واسه من که خیلییی خوب بود ده سال پیش این روزا اینقد حس غریبی داشتم میگفتم وااای عجب کاری کردم بعدش شد بهترین روزام بهترین دوستام که شدن خانواده ام و هنوز که هنوزه باهمیم حتی با اینکه با بعضیاشون تو شهرای مختلفیم اما بهترین دوستای همیم 

وای قسمت فیلم دیدنش خیلی خوبه یادمه دوران دانشجوییم تا ساعت 4 صبح فیلم میدیدم چقدر خوب بود

عالیه ،چالش زیاد داره خابگاه،ادمای چرت و ...ولی خب ی قسمت زندگیمونه باید سعی کنیم وفق بدیم خودمونو

🌿azpmمم،سگ از هر جهتی پاس کند از همان سو  می ترسد...

عالیه ،چالش زیاد داره خابگاه،ادمای چرت و ...ولی خب ی قسمت زندگیمونه باید سعی کنیم وفق بدیم خودمونو

دقیقا من تجربه های بدم داشتم اما خوبیاش بیشتر بوده و علاوه بر این خیلی تجربه کسب کردم .یادمه مامانم همیشه میگفت هر وقت ازدواج کنی از بس اخلاقت بده دو روز خونه شوهر نمیمونی اما خوابگاه واقعا رو اخلاقم خیلی تاثیر مثبت داشت

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز