من یه دختر مجردم ۳۲ سالمه بچه آخرم . پدرم تازه فوت کرده ، مامانم فقط داداشمو با دختر بزرگشو که متاهله دوست داره یدونه خاهر دیگه دارم که از شوهرش جدا شده و مرتب دعوا درست میکنه و ذاتش خرابه یعنی همرو اذیت میکنه بعد هرموقع من یه بحث کوچیک با مامانم کنم یا باهاش درددل کنم کارای اشتباه خواهروسطی رو بمن نسبت میده مثلن مهمون میاد خونه خاهرم تو اینستاش به مهمونا بدوبیراه مینویسه یا میاد جلوشون تیکه میندازه و در میکوبه اونوقت مامانم بمن میگه نمیزارید مهمون بیاد....
ازدواج نمیتونم کنم ، مامانم و برادر و خواهربزرگترم باهم همدستن همش ما دوتا رو تحقیر و تهدید میکنن و میگن سهم ارث شما رو میدیم برین تنها زندگی کنین .
همه فامیل واس داداشم دلسوزی میکنن واسش دختر معرفی میکنن با اینکه داداشم با هزارتا دختر رابطه داشته و اخلاق درستی هم نداره ولی پولداره اما همه خیلی دوسش دارن ، عرضه خودکشی ندارم حوصله زندگی ندارم فقط به زور زنده ام