2777
2789
عنوان

خواب عجیبی دیدم🚶‍♀️

111 بازدید | 4 پست

خواب دیدم با مامانم و خاله هام داریم میریم یه جایی..
انگار بهشت بود..
نمیدونم مرده بودیم یا چی اونجا کجا بود. ولی می‌خواستیم بریم بهشت و باید ۱۲ تا مرحله رو رد میکردیم...
هر مرحله به اتاق بود
دقیق یادم نیست اون تو چیکار میکردیم ولی میدونم نماز هم میخوندیم دو رکعت قشنگ یادمه
بعدش میرفتیم مرحله بعد
مرحله ۱۱ بودیم داشتیم میرفتیم ۱۲
من جا مونده بودم از اونا داشتم میدویدم
وقتی وارد اتاق شدم مامانمو با خاله هام دیدم میخواستم برا مامانم یه چیزی رو با هیجان بگم که گفت آروم باش اینجا دیگه مرحله آخره داریم میریم بهشت
بعد منم رفتم نشستم پیشش یه لحظه تموم غم های عالم ریخت سرم
میدونستم دیگه اون دنیا کسی کسی رود نمیشناسه زود مامانمو بغل کردم یادم افتاد چقدر اذیتش کردم دلم براش تنگ شد همون موقع..
بیدار شدم یه ساعت گریه کردم

[ ‹تبریز گوزلی› ][تمنایِ وصالم نیست عشقِ من مگیر از من؛ به دردت خو گرفتم! نیستم در بندِ درمانت🤍]

ببین تو خواب فقطططط یه چیزه که خیلی واضح و مهمه برات اون چی بود؟ اونو باید تعبیر کنی

و اینکه همه خواب ها تعبیر ندارن

غرض رنجیدن ما بود از دنیا... حاصل شد.......خدایااز سقف اتاقم یاد تو میچکد باران بند بیاید از این خانه می روم🌻

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

ببین تو خواب فقطططط یه چیزه که خیلی واضح و مهمه برات اون چی بود؟ اونو باید تعبیر کنیو اینکه همه خواب ...

همش واضح بود..

ولی مهم ترینش اون آخرش بود..اینکه میخوایم بریم به بهشت و اینکه مامانمو بغل میکنمو دلم براش تنگ میشه 

[ ‹تبریز گوزلی› ][تمنایِ وصالم نیست عشقِ من مگیر از من؛ به دردت خو گرفتم! نیستم در بندِ درمانت🤍]

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792