خواهر منم نماز نمیخونه قبلا خیلی بهتر بود میخوند و الانم اعتقاد داره اما واقعا سست شده تو نماز خوندن
یه مدت از خواب میپرید از ترس همش میگعت میترسم از افکارم من ادم بدی ام راجع به بقیه فکر بد میکنم خدا منو نمی بخشه خدا منو نابود میکنه و میلرزید نمیتونست از ترس اسن چیزایی که میگه به قول خودش بخوابه
اما نمیگفت کسی اذیتش میکنه یا کسی رو میبینه تو خواب و.... فقط افکارش و ترس از عذاب الهی مثلا البته اون موقع نمازم میخوند جدیدا نمیبینم بخونه
بنظرت اگه همزاد باشه ممکنه مانع ازدواجش بشه؟ کار درستیه دعا بگیره؟ چکار کنه دفع بشه
من راستش از دعا و اینجور چیزا میترسم منظورم دعاگراس نه که اعتقاد به خدا و عبادت نداشته باشم به اون ادما حس خوبی ندارم ممنون میشم راهنمایی کنی مامانم واقعا نگرانشه