من شب تا صبح بیدارم صبح هم میخوابم حالا تا دو سه ظهر امروز که بیدار شدم دیدم مامان و بابام خونه نیستن گفتم برم تو حال جای مامانم بخوابم که مامانم اینا اومدن صدا بشنوم آخه بابام همیشه میگه تو حال بشین که صدامونو بشنوی آقا چشمامو رو هم گزاشتم بخوابم یهویی دیدم دقیقا از دیوار رو به روم صدای گریه یه زن میاد که داره میکوبه به دیوار واحد کناریمون یه پیرزن مادر شهیده یخورده هم مشکل روانی داره مامانم که اومد اینو بهش گفتم گفت این که خونه نیست اصلا بنظرتون ممکنه پایینی هامون باشن آخه واقعا واضح شنیدمش