2737
2739

یه بارم همین فامیلمون نامزدش بیچاره از شهر دیگه اومده بود پیشش 

منم باز از دختر خنگ خانواده پرسیدم کسی نیست من بیام؟ گفت نه بیا

منم رفتم دیدم نامزد طرف اومده بیچاره 

رفته بودن خرید

خلاصه شب اومد من رو دید که مجبور بودم برم اتاق خوابشون بخوابم آنقدر ناراحت شد من هی گفتم بابا من مشکلی ندارم توی حال میخوابم اما خانوادش قبول نکردن

عروسه هم از ناراحتی زیاد رفت جا انداخت روی پاگرد راه پله ها   

بیچاره دلم براش سوخت

من همیشه مزاحمم میدونم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وای یه روز خونه مادرشوهرم خواب بودم صبح مادرشوهرم اومد توی اتاق گفت من دارم میرم بیرون شوهرم باهاش خداحافظی کرد واینا منم خواب وبیدار بودم به محض این که رفت شوهرم پرید روی من یه دفعه دیدیم صدای کلید انداختن توی در میاد خلاصه پتو رو تا کاامل روی خودم کشیدم یعنی خوابم تا اومد ورفت مردم وزنده شدم😅😆

الان وقتشه یه نظرسنجی بزاریم گرونی زودتر مارو میکشه یازلزله😂😂به برنده هم تخم مرغ میدیم😆
2728

ما ک ماهی دو روز پیش هم بودیم یا دعوا میکردیم یا شیطونی عقلمون نمیکشید صدامون میره پایین صدامون میرفت فرداش مامانم قیافه میگرفتو دعوامون میکرد ....ابرو نموند برامون

🙏خداجونم شکرت واسه همه چی👪همیشه مواظب دختر یکی یدونم باش👯🙏
2740

یه بار با شوهرم تو اتاق بودیم ویهو در باز شد و خواهرشوهرم اومد داخل هیچی دیگه نه اون نمیدونست چی کار کنه نه من .بعدش معذرت خواست ولی کلی خندیدیم .

خدایا فقط تو رو دارم هوامو داشته باش .  

من و شوهرم همکلاسی دانشگاه بودیم

شبهای اول عقدمون از بس دوش میگرفتیم و ایشون با موی خیس میخوابید موهاش شکسته شده و بد فرم شده بود

دورهمی دختر و پسر تو کلاس بودیم یهو یکی گفت دیشب چه جوری خوابیدی که موهات اینجوری شده 

من ساده هم زود گفتم نه بابا طفلک اصلا دیشب نخوابیده

همه بلند زدن زیر خنده

آب شدم

خونه مادرشوهرم یه شهر دیگس

برای عقد دخترش ما و بقیه برادر خواهرا هر کدم از یه شهری رفتیم دورم بود

بعد از عقد ، داماد و خانوادش کار داشتن آماده شدن برن(اونام از شهر دیگه اومده بودن). یهو دیدیم خواهر شوهرم از اونا جلوتر جلوی در وایساده داره باهامون خداحافظی می کنه   

با دهان باز ازش خداحافظی کردیم رفت . یعنی ما اون همه راه رو برای چی رفته بودیم آیا؟؟؟؟

ما مشهد عقد کردیم خانواده هامون با دایی شوهرم هم بود انقدر سربه سرما میذاشتن حالا فرض کن شبی که عقد کردیم صبحش پاشدم دوش گرفته بودم ارایش کرده اومدم سر میز صبحانه حالا هی زنداییش میگفت عروس حموم بودی صورتت پوست انداخته😐حالا کرمم خوب نبود وگرنه به حموم ربطی نداشت😅

الان وقتشه یه نظرسنجی بزاریم گرونی زودتر مارو میکشه یازلزله😂😂به برنده هم تخم مرغ میدیم😆

ماهم صبح شوهرم تمام لخت بود تو عقد بودیم من لباس تنم بود شوهرم دمر خوابیده بود منم رو پشتش مامانم یه دفه درو باز کرد از خجالت مردم😑مامانم گفت ندیده که نیستم...سریع یه چیزی انداختم رو شوهرم

🙏خداجونم شکرت واسه همه چی👪همیشه مواظب دختر یکی یدونم باش👯🙏
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز