2777
2789

یه بار با دوس پسرم داشتم ۲ نصف شب تلفنی حرف میزدم یهو تو تاریکی یکیو دیدم😁

مامانم گف ذلیل شده با کی حرف میزنی گفتم هیشکی آهنگ گوش میدم😜گف آخه آدم با آهنگ میخنده درو بست و رفت😂

باز ز‌‌نگ زدم به دوس پسرم حرف زدیم  حیا نداشتم

یه دوست پسر غیرتی بدین بهش خیانت کنم یه جوری بزنه تو دهنم پاره شه خون بیاد ازش دیه بگیرم؛میخوام دندونام رو درست کنم پول ندارم٬ بخدا مجبورم.  

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

😂😀😊

الهه ی مچ گیری یونان باستان اینجاست که😂😂

کارشان تفکیک است : زن را از مرد، عقل را از بدن، انسانیت را از جامعه...//////////////////////// آلبر کامو / یادداشت ها: با مرگش شادی وصف ناپذیری شروع میشد اما عذاب همین است:«آنها بموقع نمی میرند.». //// پایان زندگی او، یک روز پربرکت است...

ضایع کردنو دوس ندارم۰ به روی خودم نمیارم خیلی وقتا

 یا رادَّ ما قَدْ فاتَ : عمر های به سر آمده، روزهای گذشته، خون‌های ریخته، عشق‌های گم شده، آبروهای رفته، بغض‌های شکسته، اشک‌های چکیده، و آب‌های از جوی رفته را تو باز می‌گردانی ای باز گرداننده‌ی از دست رفته‌ ها!
شاید باورت نشه اما من از مچگیری خوشم نمیاد

همون...باورم نمیشه😂😂😂

کارشان تفکیک است : زن را از مرد، عقل را از بدن، انسانیت را از جامعه...//////////////////////// آلبر کامو / یادداشت ها: با مرگش شادی وصف ناپذیری شروع میشد اما عذاب همین است:«آنها بموقع نمی میرند.». //// پایان زندگی او، یک روز پربرکت است...

یه دف داشتم عکسای گوشیمو ب مامانم نشون میدادم....یه عکس سکسی توشون بود..اصن یادم نمیومد کی اینو دانلود کرده بودم...بعد مامانم گفت این چی بود...گفتم ویروس بود  

زندگیتون پر از عشق

یادش بخیر زنگ‌میزد میگف تو حرف نزن من حرف بزنم تا صب برام‌حرف میزد😖😧😧😖هعی

یه دوست پسر غیرتی بدین بهش خیانت کنم یه جوری بزنه تو دهنم پاره شه خون بیاد ازش دیه بگیرم؛میخوام دندونام رو درست کنم پول ندارم٬ بخدا مجبورم.  

یکی از دوستامون رفته بود مغازه شوهرش دیده مادرشوهرش اونجاس پشتش به در بوده اینو ندیده از بیرون مغازه زنگ میزنه مادرجون کجایی میگه کتابخونه اومدم بعد میره میزنه پشتش میگه عجب کتابخونه ایم هس مادرشوهره نزدیک بوده سکته کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز