سلام، دوستان من و پارتنرم بعد از دانشگاه رفتیم ناهار بخوریم خلاصه با ماشینش رفتیم یه جا سایه پیدا کردیم
داشتیم ناهار میخوردیم. ناهار که تموم شد ظرف غذارو گذاشتیم صندلی عقب
داشتیم صحبت میکردیم کاملا عادی.
یهو یک خانمی زد به شیشه.
با یک لحن بد گفت آهای چرا اومدین اینجا؟از همسایه های اینجایین؟چرا اومدین کوچهی خلوت؟ لابد اومدین یک غلطی کنین اینجا.
پارتنر منم گفت خانم چی داری میگی واسهی خودت؟ اول این که کوچه رو نخریدی دوم چرا تهمت میزنی؟
بعد ظرف غذارو از صندلی عقب برداشت بهش نشون داد
گفت داشتیم غذا میخوردیم قرارم نیست بیایم تو محل عمومی کاری کنیم
خانمه یک نگاه کرد رفت تو افق محو شد.
الان از دیروز اعصابم به هم ریخته.پارتنرم میگه ولش کن دنبال بهانه بود از این آدما زیادن.
ولی من نمیدونم چرا ذهنم درگیره. چرا یکی باید بیاد تهمت بزنه؟یکی مثل ما هم که رابطهش تو چهارچوب خانوادهس، اینا اجازه نمیدن