سلام عزیز
کلیت حرفت درسته ها
ولی تو جزییات فکر میکنم استدلالت دقیق نبوده
ببین بعضی عوارضی که گفتی برا نفس زایمان و بارداریه عمدتا.
خصوصا گاهی اوقات بارداری و زایمان دوم نسبت به اول سخت تر و پر عوارض تره
فامیل ما بعد زایمان دچار افسردگی شد، یکیشونم وسواس فکری حاد گرفت، هر دو هم طبیعی بودن. دیگه به مزاج، روحیه، قوت معنوی، جون جسمی، اوضاع عمومی بدن بعد زایمان و... مرتبطه این موضوع.
بنابراین اگر سزارین هم میبودی احتمالش زیاده دچار این عارضه میشدی ولو بالاتر ، حالا باز تاکید میکنم احتمالا#
در مورد بخیه، باز هم مشکلات بخیه سزارین با اختلاف بسیار زیاد، از بخیه طبیعی، سخت تره. شما فکر نکن چون زایمان اول بخیه ت مشکلی پیدا نکرده، تو دومی دچار نمیشدی. یعنی اساسا قیاس این دو بنظرم درست نیست.
این کاملا اثبات شده ست که مشکلات عفونت توی سزارین بالاتره، باز یکی از دوستانم دچار این موضوع شد، خیلی عذاب کشید، بیمارستان بستری شد و روزی چند بار میومدن با قیچی محل بخیه هارو فشار میدادن عفونت خارح میکردن. غیر از انتی بیوتیک های قوی ای که میگرفت
ببین روی کاغذ، سزارین دوم از اولی عوارضش بیشتره. زهرا جون چند روز پیش گفت یکی از اشناهاشون سه بار سزارین کرده حالا توی بارداری چهارم چسبندگی جفت به مثانه پیدا کرده، جنین رشد کافی نداشته، باید توی ۳۴ هفتگی یه جنین کمتر از ۲کیلو رو دنیا بیارن و رحم رو تخلیه کنن
خب من یه سوال دارم؟
اگر خداوند بگه تموم دعاهای شمارو من مستجاب کردم. اما در قیاس با سزارین دوم# نه، زایمان اولت.
بنابراین شما که نمی دونی اگر سزارین میشدی تموم عوارضی که گفتی چقدر طول میکشید
بنابراین بنظرم کنار حرف حسابی که زدی، اینو هم در نظر داشته باش، شاید اگه اون روزها دلایل محکمی میاوردی برای خودت، که از یه جراحی وسیع نجات پیدا کردی، شاید تو خوشحال شدنت تاثیر میذاشت این حس عمیق شکرگذاری
و اساسا دلایلی که برای برتری زایمان طبیعی اوردی شاید دلایل کم و کوچیکی هستن.
نظر_شخصی#