من از ۱۴،۱۵ سالگی ک فهمیدم پسر چیه ، همیشه یکی تو رویاهام بود که اصلا تو واقعیت همچین کسی ندیده بودم ، انقد بهش فکر میکردم که حتی باهاش حرف میزدم ،مدام خوابشو میدیدم ،اما بدون قیافه ، مثلا خیلی تار میدیدمش ، یک بار فقط با یکی دوست شدم که با اون پسر رویاهام خیلی فاصله داشت و در نهایت کات شد ، بعد کات یهو همونی که تو رویاهام بود و دیدم ، تو ذهنم قیافه ی خیلی دقیق نمیشد ترسیم کنم ،چون نمیشه ادم یه قیافه ی جدید تصور کنه که تاحالا ندیده باشه ، اما از ته ریش تا قد و هیکل بگیر ، خندیدن و نگاه و اخم و اخلاق و لباس پوشیدن ، میدونستم چی میخوام ، دقیقا همینارو تو یه پسر دیدم ، حتی یه ذره فرق هم نه ، خیلی یهویی سر راهم سبز شد و اونم خیلی یهو عاشقم شد و دو هفته بعد دیدنم اومد خواستگاری ، الانم یه ساله ازدواج کردیم 😅من چیزی از قانون جذب و اینا نمیدونم ولی اینکه عینا کسی که همیشه تو ذهنم بود و پسر ایده الم بود و پیدا کردم برام خیلی خیلی خوشحال کننده هستش ، هنوز گاهی فکر میکنم داشتنش خوابه