لطفا سرزنش نکنید به اندازه کافی حالم بدهست
گذشته لعنتی ولم نمیکنه نمیتونم مثل ادم زندگی کنم نمیتونم شاد باشم نمیتونم دوسش داشته باشم هم ازش متنفرم بخاطر گذشته هم دلم براش میسوزه
نه طلاق میده نه یه فکری بحالمون میکنه
تاعمر داریم هر دو باید تو حسرت بچه بسوزیم
اگع حوصلشو دشتین تاپیکای قبلو بخونین حال تایپ کردن دوباره ندارن دارم زار میزنم عمروجوونیم به باد رفت😪😪😪