خودم شاغلم صب ۶ونیم میرم عصر ۵ میام شوهرم توقع غذای آنچنانی داره همیشه، از هر غذایی یه ایراد میگیره ایرادای عجیییب، دیشب آش پخته بودم هنوز جانیفتاده بود اومد درشو باز کرد نگا کرد گف این چیه من نمیخورم اومد واسه خودش تخمرغ درست کنه منم قابلمه آشو کامل ریختم تو سینک
چنروز پیش غذای شنبه رو(زرشک پلوبامرغ)سه شنبه اوردم بخوره نخورد رفت از بیرون واسه خودش غذا خرید تنهایی خورد سالاد درست میکنم مثلا گوجه نداره لب نمیزنه یا ماستو خیار میذارم چوم خیاراش یکم درشت تر شده لب نمیزنه
برنج کم روغن باشه نمیخوره ماکارونی میذارم میگه این چیه درست کردی یذره میخوره پامیشه میره
دفه دوم که اصلا
تو تهدیگ تخمرغی یه در گلاب میریزم میگه جای گلاب تو غذا نیست...دسر درست میکنم لب نمیزنه میگه من کی از تو دسر خواستم
ایراداشم هربار جدیده
خودش که نمیخوره غذارو کوفت منم میکنه
من انقد دستپختم خوبه مهمون میاد همیشه تعریف میکنه ولی شوهرم هرغذایی میذارم میگه دستپختت افتضاحه چون وقت نمیذاری برا غذا
