قبلا رمان زیاد می خوندم
یه عادتی که شاید عجیب باشه و داشتم این بود که یه زمانایی خیلی خسته بودم و دلم میخواست از همه دور باشم اون تایم یه روز کامل رو میذاشتم پای یه رمان تا آخرش رو تو همون روز بخونم طوری که نه از اتاقم بیرون میرفتم و... غرق جریان داستان میشدم زندگی خودم یادم میرفت
ولی خب دوست داشتم اطلاعات مفیدم کسب کنم
الان بیشتر شعر میخونم و علاقه عجیبی که پیدا کردم کتابای تو حیطه روانشناسی رابطه خانواده کودک و نوجوان