2777
2789
عنوان

چه بی ادب

341 بازدید | 34 پست

امشب یه مهمونی شلوغ داشتیم بچه یکی فامیل های دور مون اومد تو اتاق پیش منو دختر خالم که داشتیم باهم حرف میزدیم هی میومد اذیت میداد دختر خالم هم بهش گفت یا درست بشین یا برو بیرون و اذیت نده بچه فامیل هم بهش گفت خفه شو بابا تو که اونجات اندازه عدسه به من داری دستور میدی 

بچه ۱۱ ساله همچین حرفی به دختر ۲۴ ساله زده😐

منم اعصابم خورد شد بهش گفتم بی ادب و بغلش کردم و انداختمش بیرون اتاق و در هم قفل کردم

بنظرتون باید چه ریاکشنی نشون میدادم؟

به بزرگ‌ترهایش میگفتی

کلثوم اکبری هستمه ساکن ساری . مره جنون دست هداعه مه دست نیه . سیزده تا بیه چهارده تا بیه پونزده تا بین ندومبه. ندومبه یه ماه کشیه بیست روز کشیه دو ماه کشیه یکسال کشیه ندومبه.قرص هداعهههه قرص قننند ....با حوله ... .خداروشکر تورکم 😎مردان با غیرت زنان باوقار♥️ تورک اولماق چوخ چتیندیر چون بیر دونیا قاباغندا دایانب تورک اولماماق اوندان دا چتیندیر چون بیر تورک قارشیندا وار 😎🙂 حافظه ام در حد ماهی ضعیفه 😄همه نام کاربریا و پروفایلاتون آشنا میاد اما نمیدونم کدوم تاپیک بودیم دعوا کردیم یا قربون صدقه هم رفتیم 😭پس اگه حافظه ات قویه به روم نیار هر تاپیک یه شروع دوباره س🙈 تورکم ، مازندرانی نیستم . 🤘🏻🐺 تبریز اورمو زنجان اردبیل همدان قزوین تهران خراسان قشقایی یاشاسن بوتون تورکلر ... تنها حالی که خدا بهم داد تورک بودنم بود 😎

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

😐😐😐😐😐 از وسط دو شقش میکردی 

ب مادرش میگفتی بیاد دست پروردشو جمع کنه

یک نفر پیش فلک ریش گرو بگذارد،تا که دست از سر ازردن ما بردارد تاپیک های درسی مربوط ب من نیست  کاربری دست دونفر بود💥

زنده پرتش کردی بیرون؟😔🦦

دزدی مرتبا به دهكده ای ميزد،روزی که ردپای به جا مانده، شبيه چکمه های کدخدا بود یکی میگفت : دزد، چکمه های کدخدا را دزدیده ، دیگری گفت: چکمه هاش شبیه چکمه کدخدا بوده. هرکسی به طریقی واقعیت را توجیه میکرد. دیوانه ای فریاد برآورد: که مردم؛ دزد ، خود کدخداست ، مردم پوزخندی زدن و گفتند : کدخدا بهدل نگیر، مجنون است دیوانه است، ولی فقط کدخدا فهمید که تنها عاقل آبادی اوست.از فردای آن روزکسی آن مجنون را ندید وقتی احوالش را جویا می شدند کدخدا میگفت:دزد او را کشته است، کدخدا واقعیت را گفت ولی درک مردم از واقعیت، فرسنگها فاصله داشت، شاید هم از سر نوشت مجنون میترسیدند. چون در آن آبادی، دانستن بهايش سنگین ولی نادانی، انعام داشت....

تو اون خونه یه دمپایی یا کمربند پیدا نکردی؟ 

هنرمند ترین کاربری ک دیدی🗿                                      اگه درمورد اسمم نظر دادی تبریک میگم اولین نفر و قطعا آخرین نفر نیستی! 😁                                                     Atheist  

عدس که بهتره پس میخواست اندازه هندونه باشه؟ الان کاربرای مدافع حقوق کودکان میان یام یامت میکنن

وا 

یعنی یه بچه بیاد همچین حرفی بزنه باید بهش بگیم افرین و ممنون از نظرت؟😐

باید نادیده اش میگرفتی 

بچه ها یکاری میکنن وقتی عصبی میشی خصوصا بی تربیت ها بیشتر ذوق میکنن و میگن اخ دیدی چه حرصی خورد😇 من برام پیش اومده گوش بچه رو گرفتم بردم پیش چهارتا بزرگ و گفتم حرفت و تکرار کن یا ازم عذرخواهی کن تا بلند اعلام نکردم چه دسته گلی به آب دادی اونم از ترسشون همیشه احترامم و نگه میدارن🤝🏻

باید بهش نشون میدادی که زور عدس بیشتره یا باقالی

جوری میزدی پس کلش که برق سه فاز از سرش بپره

 💫 Que sera, sera 💫🧚‍♀️  خدایا من را خرج کاری کن که مرا به خاطرش آفریدی..🤍🕊️

وا  یعنی یه بچه بیاد همچین حرفی بزنه باید بهش بگیم افرین و ممنون از نظرت؟😐

کنایه بود 

هنرمند ترین کاربری ک دیدی🗿                                      اگه درمورد اسمم نظر دادی تبریک میگم اولین نفر و قطعا آخرین نفر نیستی! 😁                                                     Atheist  

🤢🤢🤢🤢این چ موجودی بود دیگه

من به مامانم گفتم چه تو و چه مامان بزرگ یکبار دیگه اینا دعوت کنین جایی من میدونم و شما ها 

کلا این از همون بچگیش هم بی تربیت بود


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792