2777
2789
عنوان

امشب بچم گم شده بود

| مشاهده متن کامل بحث + 2805 بازدید | 121 پست
کلا کابوس بچگیم این بود ک تو حرم گم نشم از بس میگفتن شلوغه...الانم خودم بچه دارم همچین سفت دستشو میگ ...

واقعا بچه هارو خدا نگه میداره،حرم کلی راهرو بزرگ و تو در تو داره ک هر کدوم ب یه صحن بزرگ میخوره،یه لحظه گفتم دزدیدنش😓خیلی سخت بود برام،

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱
خدایی اگر کتکت زده بعد پیدا شدن حقته من پسرمو بغللل کردم گریه کردم بهم اب قند دادن ولی جاش بود ی م ...

یا چک نخوردم یا یجور خوردم یادم نیست😂😂

هنرمند ترین کاربری ک دیدی🗿                                      اگه درمورد اسمم نظر دادی تبریک میگم اولین نفر و قطعا آخرین نفر نیستی! 😁                                                     Atheist  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دست یه خانمه راحت گرفته بود بزرگش کنه واقعااا چجوری دلش اومده بود نمیدونم 

چ عجیب،مادرت چی کشید طفلی😔

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱

[QUOTE=336886547] اولش  فکرکردم بی دقتی کردین. ولی خب واقعا مراقبش بودین  چطور پیداشد 

ن بابا دوتایی از جلو و عقب ی راه کوتاه مراقب بودیم 

بچها از این سر مسابقه میدادن اونسر 

ی فضای کوچیک

ی پسره لباساش سرتاپا مثل پسرم کرم بود

پسرم رفته بود دستشویی کنارش

من فک کردم اون پسره پاشاست

تازه من پا به پاش میرفتم ولی اروم تر 

دوربینا رو چک کردن نبود

خودش از دیتشویی اومد خیس خالی داشت کف بزرگ درست میکرد اونجا

مامان دوتا گل پسر

خدایی اگر کتکت زده بعد پیدا شدن حقته من پسرمو بغللل کردم گریه کردم بهم اب قند دادن ولی جاش بود ی م ...

آره واقعا یه لحظه نمیدونی چ واکنشی داشته باشی،خداروشکر پیدا شد

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱

وای یادم اومد از خودمون

تو بازار شهر ری بودیم با خواهرمو پسرش که اون موقع ۳سالش بود 

بازارم شلوغ

خواهرم حواسش رفت به کیفش دست بچه رو ول کرد وسط بازار

این بچه شر و تخس هم راسته بازار رفته بود بالا!

۴۰ دقیقه یا یک ساعت شد نمیدونم همه دنبال بچه میگشتیم

دقیقا همون موقع که جریان بنیتا بود 

دیگه گفتیم هر بلایی سر بنیتا اومده سر اینم اومده

پیداش که کردیم 

بچه تخس وسط بازار لای دست و پا داشت مردمو نگاه میکرد😐

گاهی ازم میپرسن چی با خودت زیر لب میخونی ؟!... در جواب میگم آیت الکرسی❤️ آیت الکرسی برای همه چی ...تو خیابن اموبولانس ، ماشین پلیس ، آتش نشانی میبینم...میخونم... از جلو بیمارستان،زندان رد میشم...میخونم... از قبرستون رد میشم...میخونم...آدم نیازمند میبینم ... میخونم ...حتی واسه تک تک لباس هایی که میدوزمو میدم دست صاحبش هم میخونم... میخونم...میخونم به این نیت که خدا سلامتی بده ، رفع گرفتاری کنه ، امانت به سلامت برسه...میخونم برای اینکه برسه به داد کسی که نیاز داره...خدارو چه دیدی...شاید اینطوری گره از کار منم وا شد

باز خداوند شکر ک صحیح سالم پیدا شود منم دختر بزرگم زمانی ک ۳ سالش بود رفته بودم یک دقه توالت درب حیا ...

فقط خداروشکر بچمو بهم بخشید

خدا همه بچهارو حفظ کنه

مامان دوتا گل پسر

من انقدر فوبیای گم شدن دارم .. بچمو میبردیم پارک بچه میرفت تو این سرسره تونلی ها.. تا سر بخوره از تو ...

وای منم همینم

مال من سه تا هستن نمیدونم چشمام دنبال کدومشون باشه

اگه باباشون نباشه پارک برام عذاب الهیه

من انقدر فوبیای گم شدن دارم .. بچمو میبردیم پارک بچه میرفت تو این سرسره تونلی ها.. تا سر بخوره از تو ...

منم این سرسره تو در توهار‌و میرم بالا خودم 

میترسم 

مامان دوتا گل پسر

وای فقط خدا میدونه چی کشیدین اون لحظه خب میومد به شما میگفت یادش بدین بیاد بهتون بگه تنهایی یهو غیبش ...

اقا رفته تنهایی دستشویی که کف بزرگ درست کنه

چون قبلش رفتم جیشش بگیرم نزاشتم خودش بشوره دستشو

دستشوییم دوربین نداشت ببینن

منم فکرم به دستشویی نرسید

نمیدونم چرانگفت 

مامان دوتا گل پسر

واقعا بچه هارو خدا نگه میداره،حرم کلی راهرو بزرگ و تو در تو داره ک هر کدوم ب یه صحن بزرگ میخوره،یه ل ...

حرم فوبیای منه اصلا ادم بزرگم غفلت کنه گم میشه

مامان دوتا گل پسر

اقا رفته تنهایی دستشویی که کف بزرگ درست کنه چون قبلش رفتم جیشش بگیرم نزاشتم خودش بشوره دستشو دستشو ...

عجبااا از دست این بچها🤭خب حالا خداروشکر پیدا شد ولی حتما بگید هرجا خواست بره اطلاع بده دیگه اون لحظه آدم فکرش کار نمیکنه خواهر 

خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوه‌های صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب  اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقال من گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792