2777
2789
عنوان

امشب بچم گم شده بود

| مشاهده متن کامل بحث + 2805 بازدید | 121 پست
من اینقدر مواظبش بودم،دستشو از ساعد می‌گرفتم جای شلوغ فک کن،تا از دستم سر نخوره بره،یکدفعه ای دستمو ...

کلا کابوس بچگیم این بود ک تو حرم گم نشم از بس میگفتن شلوغه...الانم خودم بچه دارم همچین سفت دستشو میگیرم..خدا بچه هامونو بهمون ببخشه

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

خواهرم تنهایی رفته بیرون یه زنه اسمش سمیرا بود گرفته بودش برده خونش دوماه مثل بچه خودش نگهداری کرده ...

خدا روشکر که پیدا شده زنه چه ادمی بوده نگفته این خانواده داره

بدای بچه دار شدنم‌صلوات بفرستید لطفا
وای خدا چه ضدحال بدی🤕دور از جونت سوپرایز کوفتت شده

قشنگ مردمممم

من چشمم رو بچم بود منتها باردارم اروم تر پشت سرش میرفتم 

بچها تند میدوئیدن 

همسرمم از جلو مراقبش بود تازه

مامان دوتا گل پسر

دلم برا مامانم سوخت😐 چقد بچگیم خودمو گم و گور میکردم 😂

خدایی اگر کتکت زده بعد پیدا شدن حقته

من پسرمو بغللل کردم گریه کردم بهم اب قند دادن

ولی جاش بود ی مخکم میزدم تو دهنش😐😐

مامان دوتا گل پسر

باز خداوند شکر ک صحیح سالم پیدا شود منم دختر بزرگم زمانی ک ۳ سالش بود رفته بودم یک دقه توالت درب حیاط باز بود کله اش رو می انداره پایین میره حالا شانس ما اونجا دستشویی ما طولانی شوده بود آمدم بیرون دیدم نیست تمام کوچه هارو گشتیم اونجا مشهد بودیم نبود رفته بود ۲۰ دقیقه فاصله با جای خودمون ب همه جا سر زدیم یک شیر پاک خورده ای میبره خونش شماره شو میده مسجد پیداش کردیم خداروشکربلا زیاد سرم آورد الان ک ۱۸ سالشه دست گل هست

من انقدر فوبیای گم شدن دارم .. بچمو میبردیم پارک بچه میرفت تو این سرسره تونلی ها.. تا سر بخوره از تونل بیاد بیرون میگفتم بچه گم شد حالا جلوی چشم خودم رفته بود تو سرسره ها .. ولی از استرس صدبار صداش میزدم 😞😞

خودمعلی هرگز نمی بخشمت
قشنگ مردمممم من چشمم رو بچم بود منتها باردارم اروم تر پشت سرش میرفتم  بچها تند میدوئیدن  ...

وای فقط خدا میدونه چی کشیدین اون لحظه خب میومد به شما میگفت یادش بدین بیاد بهتون بگه تنهایی یهو غیبش نزنه

خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوه‌های صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب  اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقال من گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792