تاپیک قبلیم گفتم واضح اینجام خلاصه میگم امشب عروسی داداش جاریمه ک جدا شده و از اقوام دور خانواده همسرم هستن و الآنم ک جدا شده با شوهرش صحبت می‌کنه با خانواده شوهرم گاهی حتی عیدی اومد بچشو ببره بعد اومد خونه مادرشوهرم نشست بگو بخند رفت تو مغازه خواعرشوهرم کلی نشست و اینا بعد برا هممون کارت جدا داده با اینکه ما ی شهر دیگه هستیم جدا برامون کارت آوردن جاری سابقم ب شوهرم زنگ زد کلی اصرار ک حتما بیاین ب خودمم دوباره گفت ک حتما بیاین و فلان حالا بنظرتون چکار کنم میترسم برم بعد اونایی ک اونجا هستن بگن اینا چقد پرو هست ک اومده
بعد میگم احتمال چند درصد شاید بهم برگردن من زشت میشم و منو جاریم قبلطلاقشب حدی رابطمون خوب بود ک زبانزد بود مثل دوتا خواهر هنوز صمیمی تر
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
اگر برم جلو بقیه زشته نرم جلو جاری بنده خدا زشته احترام گزاشته
من ۳۵ ساله با روابط اجتماعی عالی و محبوبیت زیاد بین خانواده خودم و همسرم میگم برو، چون خودم میرفتم
من بودم میرفتم.
البته اگر مادرشوهرت اینا شاکی نمیشن
من باشم میذارم همسرم تصمیم بگیره
به نظرم به عنوان یه دوستی نگاه کن که عروسیش دعوتت کرده نه جاری که طلاق گرفته ببین بعنوان دوستت میتونی نری عروسیش؟؟
جلو بقیه زشت نیست، الان زندایی های من با جدایی یکیشون هنوزم باهم دوتا دوست خوبن، حتی با وجود اختلاف فاحش روحیات و پوشش و اعتقادات، از نظر هیچ بنی بشری در خانواده ما این قضیه بد نیست که هنوزم به از جدایی دایی بزرگم اینا باهمن،تازه علت جدایی هم خود زنداییم بود که داییمو نخواست ،چون نمی‌خواست کسی هر لحظه بهش خیلی چیزهارو رعایت کن، میخواست تو سن پنجاه و خورده ای آزاد آزاد باشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
