سلام مامانم وقتی به اقوام خودش میرسه جوگیر میشه و همه چیز تعریف میکنه حتی حرفای ما بچههاش که در مورد رفتار دایی و خاله زدیم رو بهشون میگه ابرومونو میبره قبل از بریم بهش گوشزد میکنیم حرفی نزنه ولی فقط کافیه دوساعت پیش اونا باشه همه چیز رو میریزه رو دایره وقتی میگم چرا گفتی خودشو میزنه به سلیطه بازی که بهش چیزی نگیم،اونا هم خیلی سیاست دارن گوش میکنن یه روز یه جایی به رومون میارن ،واقعا نمیدونم از دستش چیکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ما رفتیم مراسم ختم داداش زنداییم بعد از اون طرف چون راهش دور بود ناهار رفتیم رستوران و بچهها بردیم پارک و عکس گرفتیم و خوشحال همه ی عکس ها و اینا رو نشون همون زنداییم داده خب زشته دیگه