مامانم دادش به یکی
باورم نمیشه بخوام برای اون انقدر گریه بکنم:))))))
مریضی پوستی گرفته بود مجبور بود مامانم بدش بره
دلم براش خیلی تنگ میشه و شده
من نمیدونستم خونه نبودم😭😭😭😭😭
قلبم داره میترکه از گریه.....
فکر میکردم بخوام عادی برخورد کنم با این قضیه ولی....
وقتی نیست چقدر خونمون ساکت و بی رنگه:))))))))
دیگه انگیزه ای برای بیرون اومدن از اتاقم ندارم
لعنت به من که انقدر عکس گرفتم ازش که میبینمش....
باورمنمیشه نیست...
اون قشنگترین و مهربون ترین گربه دنیا بود:)
کاش آروم شم
بمونه اینجا💔