باردارم شوهرم ساعت ۷ شب رفت ۱۲ اومد تلوزیونم نداریم تو خونه خسته شدم وقتی اومد بهش گفتم ساعت چند؟ چرا اخه انقدر دیر اومدی داد و دعوا کرد تو شوهر داری بلدی باید مرد وقتی میره بیرون زن بدرقه اش کنه با لبخند و چای و خرما تو شوهر داری بلد نیستی هنوز بچه ای مگه تو پدر مادرمی من باید بهت توضیح بدم کجا میرم کجاا میام دوبار هم منو زد گفت تو بی چیزی حالم ازت بهم میخوره اتاقم باهات جدا میکنم تو زن زندگی نیستی
عزیز دلم تو دوره حساسی هستی من باردار بودم حالت عادی روزی چند ساعت گریه میکردم حساس شده بودم بعد یکی هم میاد این وسط یه حرکتی میزنه خیلی بد میشه ولی تو اشتباه منو نکن به فکر بچت باش نزار اذیت بشی بگیر بخواب فردا هر دوتاتون آروم شدین حرف بزنین ایشالا درست میشه