امشب با شوهرم خونه مامانم اینا بودیم یعنی دوسه روزه بخاطر واکسن بچه اومدم خونه مادرم
مادرم رفتارش تنده تا حدودی
امروز از دنده چپ بلند شده بود انگار
سر سفره شام شوهرم با دستمال کاغذی اب دهن دختر چهار ماهه ام را پاک کرد و چون سفره یکبار مصرف بود گذاشت کنار سفره
مامانم گفت این چیه
گفت دستمال دهن دلوینو پاک کردم
مامانمم با یه لحن بدی گفت داریم غذا میخوریم و جای دستمال مگه تو سفره اس
شوهرم هیچی نگفت
بعد شام رفت خوابید چون میخواست صبح بره سر کار
منم با خواهرام رفتم تو اتاق خواهرم
حالا این وسط بایام اومده گفته میلاد چرا خوابه مادرم نشسته به بابام گفته ک من بهش گفتم چرا دسنتمال تو سفره اس بهش برخورده رفته کونشو کرده به ما خوابیده به انم که بهش برخورده
من داشتم بچه شیر میدادم دیدم شوهرم عصبی لباس تنشه و گفت میرم خونه بایام میخوابم
خونه باباش نزدیکه خونه پدرمه
من اصلا نفهمیدم چی شد
بهش زنگ زدم گفت من پامو دیگه اونجا نمیذارم و ...
حالا من چ کنم
با مادر و پدرم دعوام شد