یکی از اقواممون بعد از 23 سال زندگی جدا شدن دخترشون دانشجوئه البته خب حق دارن شاید واقعا نتونستن کنار بیان..دخترشونم خیلی ناراحته شما کسی رو میشناسید اینجوری باشه؟ به نظرتون چی درسته؟ موندن و تحمل کردن تا ابد یا رها کردن و رفتن؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
حتمن نمیتونن دیگه همدیگه رو تحمل کنن.سخته براشون جدا میشن
دخترشونم کم کم عادت میکنه
قسمتی از سخن های کوروش کبیر:بودن با کسی که دوستش نداری و نبودن با کسی که دوستش داری همش رنج و عذاب است.پس اگر همچون مثل خود نیافتی مثل خدا تنها باش.واگر یافتی او را چنان حافظ باش که گویا جزوی از وجود توست.
این طلاق رو بیشتر از طلاق وقتی که بچه ها کوچیکه میپسندم معمولا خانمها اول سعی میکنن زندگی رو بسازن اما وقتی نمیشه صبر میکنن بچه ها بزرگ بشن بعد شر اون مرد رو از زندگیشون کم میکنن گاهی اوقات آشناها تعجب میکنن حتی میپرسن شما که نه دعوا داشتین نه مشکلی بعد خانم میگه به خاطر بچه ها محیط خونه رو آروم نگهداشتن که صدمه نبینن بیخود نیست که بهشت زیر پای مادره