این رفتار جاریمو دوست دارم با وجود مشکلاتی که داره و خب همه ما به نوعی هر کسی مشکلات خودشو داره، امروز یه زنگ زدم بهش یه سوال بپرسم
گفتم بیرونی مزاحمتون نشم من
گفت نه اومدم برای شب یلدا ناخنمو طرح بزنم چون مهمونی بزرگی در پیش داریم خونوادگی
بعد که قطع کردم گفتم بیا ببین چقدر نگران اینده هستی و فردا و ....چقدر بودن در لحظه خوبه اصلا استرس نداره52 سالشه
52سالشه؟! چه خوبه واقعا دل خوش باشه
آفرین بهش
اره دقیقا
۳۰ سالمه یبار تو لحظه زندگی نکردم کل زندگیم نگران فردا بودم
ماشالله بهش
چنان پر انرژی بود میخندید از پشت گوشی
به ناخنکاره میگفت وای عزیزم بیا بیا زودتر که من اومدم پیشت ..همه اینها رو با خنده و صدای بلندم میگفت قشنگ فکر کنم اون سالن پر انرژی شده بود
عاشقِ اینجور خانما هستم
واقعا زندگی یعنی همین
هعی
منم امروز دقیقا همینجوری شدم 🥲
گفتم خاک تو سرت که همیشه خدا بدبختی رو کول کردی پشتت و مثل سگ زندگی میکنی
بعد همه مشکلات دارن همه گرفتارن
ولی تیپ و استایل و ظاهرشون چقد براشون مهمه چقد به خودشون وقت میزارن
ماشااله
بعد مامان من همسن ش هست همه جای بدنش داغون انقدر پیر شده داغون بدبخت هست
