امروز رفتم بیرون با شوهرم
من چند وقته خرید نمی کنم نه برای خودم نه دخترم
سر و وضع م مثل گدا ها بود
شوهرم از ما دور تر حرکت می کرد کسر شأن ش میشد
واقعا خاک بر سرم
من احمق میرم بیرون برای خرید یهو دل سرد میشم میگم برم از پیچ بخرم از اون هم نمی خرم خاک بر سر من
نه آرایشی نه چیزی
خوب شوهر منم حق داره نپسنده بره با یکی
دلم می خواد خودمو بکشم