2777
2789
خودم واقعا علاقشو دارم اما اطرافیانم بخصوص شوهرم خیلی نامیدم میکنن و همش منو میترسونه

اسی عین همیم خیلی دوس دارم اماپشت فرمون میشینم تن وبدنم میلرزه ازبس همسرم ناامیدم کرده ازبس استرس داده بهم ۱۶ام این ماه امتحان شهری دارم دعاکن قبول بشم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

از همون روز اولی که افسر قبول شدم ماشینو برداشتم تنها رفتم  ذهنتو آزاد کن نترس ازش برو تو دلش& ...

چقدر خوب... 

منم به شدت میترسم، واقعا خیلی به مشکل برخوردم، همیشه همسرم باید منو برسونه هر جا کار دارم، اعصابم به هم میریزه، احساس ضعف و عدم استقلال میکنم

من امتحان شهری رد شدم دیگه نرفتم شوهرم که اون موقع دوست بودیم با زور ماشین میداد دستم و کنارم می‌نش ...

اخ اخ گفتی .منم دوماه ازگواهی نامم میگذشت بچه رو گزاشتم توماشین رفتم ارایشگاه چهل دقیق راه وسط ترافیک و تعطیلی مدرسه وای نگم برات.خدالعنت کنه مربیه یسره بهم مگف کلاج ترمز اول کلاچ باید بگیری بعد ترمز درهرحالتی منم همین کارکردم تو ترافیک دیر ترمز گرفت زدم ب یه مزدا یه صدایی داد مث توپ اوف اصلا جرعت نکردم ازماشین پیاده شم بنده خدا مزداییه پیاده شد یه نگا کرد کف مالیدی فقط هردوماشین سالمه برو اصلااااا همه دستو پاهام میلرزید خلاصه رفتم ارایشگاه برگشتم درمغازه شوهرم ماشینو گزاشتم گفتم تصادف کردم هنگ کرد گف اشتباه کردم تاراه نیفتادی ماشین دادم دستت خلاصه هنو ننشستم پشتش هنگم ازاونموقع

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792