فامیل ما با بدبختی رفت کل داریاشم اینجا فروختو رفت ، به یک سال نرسید که برگشت گفت خیییلی سخت بود مخصوصا شرایط کمپ گفت حتی گازو از این گازای برقی هم نداشتن که بتونن خودشون غذا درست کنن همش بهشون کنسرو میدادن که بخورن علتشم پرسیدم گفت گفتن که اینجا جمعیت زیاده میترسن اتیشسوزی بشه خلاصه اینقدر ناراحت بود که حد نداشت چون خونه اشو فروخت ، نه اینکه بگم کلا امکان نداره بری بودن فامیلامون رفتن خارج از کشور موندن اما خییلی کارا کردن یا دوزو کلک سوار کردن تا با بدبختی اقامت دادن بهشون