وای منم دخترم اینطور بود عذر میخوام.میرفتم دستشویی میومد با گریه درو میزد منم میام تو میومد پیشم وایمیستاد تا اون حد بود.کم کم بردمش خونه ی مادر بزرگ و خالش گفتم بمون برم خونه مثلا یچیز بیارم کم کم قانعش کردم حالا عادت کرده اما از ۱ ساعت بیشتز بمونه شروع میکنه گریه کردن ۵ سالشه
ایجااااااانم خداحفظش کنه لابد مادرخوبی ای بهت وابستس من پسرسه سالم بهم وابسته نیست چون از۸ماهگی رفت مهدکودک و باپرستارموندوووودخترگل شمام بره پیش،دبستانی و مهدو ایناکمترمیشه