همش میترسم ارامش الانمو از دست بدم
عجیب نیست حنا جان مادر من تا مدتها با من شکل داشت چون بابام سر من خیلی اذیتش میکرد مامانم از اذیت کردن من کلی عذاب وجدان داشت چون کوچیک بودم ولی دیگه خواهر کوچیکم که به دنیا اومد بابام همون رفتارو با من کرد برا ی همین رابطه منو مامانم خوب شد
اره یاسمین الان خوبه دیگه, خیلی طولانی که میشه بچه هم بیاد دیگه زن و شوهر خیلی از هم دور میشن ولی تاوقتی هنوز برای هم تازگی دارید و هنوز عاشقید اقدام کنید
حسودی چیه؟؟؟؟خودم بچه رو دعوا میکنم چیزی نیس ولی شوشو بهش میگه تو ....میکشمش
کجای کارید.ما الان نزدیک هفت ساله ازدواج کردیم هنوز نمیتونیم تصمیم بگیریم 
بهار نمیترسی ی وقت خدایی نکرده اگرم خواستید نشه دیگه؟؟؟؟عمه ی من اینطور شد
یاسمن یعنی بابات خیلی بهت توجه میکرد مادرت اذیت میشد ؟
اول و اخر بچه باید بیاد و سختی دوسال اولش خیلی زیاده پس بهتره تا حوصله دارید بچه دار شید
دینا وقتی شرایطشو نداریم چاره ی دیگه ای مگه هست....من که خودم از لحاظ روحیم اصلا امادگی ندارم.نمیتونم بپذیرم.نمیدونم چیکار کنم
چرا بایدددددد بیاد اول و اخر....مگه نیاد چی میشه
بهترین سن بارداری هم ۲۴سالگی هست
چجور شرایطی مالی؟؟؟؟از نظر روحی که هر چی سن بالاتر بره بدتر بنظر من
ببینید مثلا بابام سر پوشک عوض کردن و شیر دادن به من مامانم رو دعوا میکرد و یا غر میزد که درست انجام نمیدی مامان منم یه زن مستقل و آزاد بود برای همین خیلی بهش فشار میومد از طرفی من که اومدم بابام یهو همه عشقش رو داد به من و کلا مامانم شد هووی من تا سالها مسکل داشتیم و بماند که چقدر ضربه خوردیم و اثارش هنوز هست بعد من 12 سالم بود خواهرم به دنیا اومد بابام یهو منو ول کرد و به خواهرم محبت میکرد من داغون شدم ولی چون سنم زیاد بود و عاشق خواهرم بودم کنار اومدم کم.کم چون منو مامانم تو یه جبهه بودیم همدیگه رو درک کردیم مامانم خیلی وقتا میگه پشیمونم که به خاطر بابات تو رو اذیت میکردم ولی دیگه دیره
اخه بهار زندگی بدون بچه چه معنایی داره؟حیف نیس لذتشو نبری
من دوتا بچه دارم با فاصله یک سال. خدا روشکر هییییچ مشکلی با همسرم ندارم. از وقتی هم که باردار شدم برا بچه اولم تا الان شکر خدا هیییچ دعوا و بحث جدی ای نداشتیم. هرروز هم خدارو شکر میکنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
