با استرس رفتم سونو که گفت همه چی خوبه ولی رشد بچه دوهفته عقبه یعنی جنین ریزه میزه س و اب دورشم کمه
سونو اوردم به دکتر نشون دادم فقط گفت مایعات بخور وجنین وزنش کمه اسپرین داد برا خونرسانی بهتر
منم اومدم تو نت دنبال مطلب درمورد جنین کم وزن واصطلاح آی یوجی ار که توی سونو نوشتع بود که باهر مطلبی که خوندم کلی استرس گرفتم اینقدر گریه کردم
وهمش فکر میکردم بچم سالم نیس
یابه سلامت نمیاد بعلم وهمش به خدا التماس میکردم که منو جلوی شوهرم شرمنده نکنه که ۸ ماهه دورم میچرخه و منتطر دیدن دخترشه
ازاون به بعد باز استرسای من شروع شد هرردوهفته باید سونو تکرار میکردم وبا اینکه حسابی خودمو بستم به چیزای مقوی
وزن چنین خیلی بالا نمیرفت وتو دوهفته فقط سیصد گرم وزن گرفت
خلاصه اینکه تو هفته ۳۸ دکترم نامه بستری داددوگفت دیگه بیا برا القای زایمان
ومن باتوکل به خدا رفتم وهمش دعا میکردم دخترم سالم دنیا بیاد دختری که تو سونو اخر فقط دوکیلو وصد وزنش بود وخیلی کم بود