خونرو باباش خریده براشون و تو خواستگاری گفتن میزنن به نامش من مادرشوهرم هم خونه داره هم ماشین ... دیگ نیازی به این خونه نداره شما ی لحظه فک کن خدایی نکرده اتفاقی برای شوهرم بیفته ینی نباید در برابر من مسئول باشه من قطعا نمتونم تو خونه پدر مادرم برگردم چون ادم قدیم نیستم
وجدان کجا رفته پس
ولی شوهر من هی اصرار داره ک ماشین و خونه رو بزنه ب اسم من و من نمیذارمش😕
اینارو میگم که ته دلت محکم باشه.زن که مهریه داره خیالش راحته..حق طلاقم به درد نمیخوره چون اون از خداشه که اگر بد بود زندگیش بری...الان مردها هم مشتاقن اگر زندگیشون خراب باشه تموم کنن...ولی شیرینی زندگیت خراب نکن در کل...با دل چرکینی وارد زندگی نشو..اما مثل خودش حساب کتاب داشته باش.سر جهیزیه به خانوادت آسون بگیر...یک قدم اونا یک قدم تو....
عزیزم من یه زنم شما دوراز جون اتفاقی واسه شوهرت بیفته از خونه شوهرت ارث میبری و چیزی که بهت میرسه مهریه هست چرا جذب منفی میکنی شما ازدواج کردی یه عمر زندگب کنی الان رو مرگش حساب باز کردی و فکر راحتی خودتی عزیزم جای فکر منفی از زندگیت لذت ببر ...اونا یه سرپناه تهیه کردن فرزندشون باعشق زندگی کنه نه بمیره بشه سرپناه یه خانم دیگه راحت فردا میتونه یه زندگی دیگه تشکیل بده
اگ مهربه داشته باشم همسرم فوت کنه دور از حون و خونه هم به نامش نباشه تکلیف مهریه من چی میشه؟
من خیلی اهل حساب کتابم البته لارجم هستم ها ینی جونمم برا طرف میدم ولی ی کوچولو زرنگ بازی ببینم دیگ تمومه الان خودم میتونم چندسال دیگ خونه بخرم یا طلا زیاد دارم ولی اگ شوهرم ازم کمکی بخواد دیگ کمکی نمیکنم چون سر این قضیه دارم عذاب میکشم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
