اون دكتر راست گفته بود شما ژن تون بهم نميخورده و اگه با يكي ديگه ازدواج ميكردي راحت تر بچه دار ميشدي پشتكار عجيبي داشتي
من بودم كلن بيخيال بچه يا شوهره ميشدم انقد سختي نميدادم بخودم
تاپيكاي كاربرمه لقا متخصص ژنتيك رو بخون ي تاپيكش هست ك دو نفر چطوري ژنشون بهم نميخورد باعث ميشد بارداري بعدي از قبلي سخت تر بشه و بايد ب توصيه مشاور ژنتيك دارو ميخوردن
اره همون موقعا یه مقاله ی خیلی معروف اومد بیرون. در مورد اینکه رحم زن اسپرمو به عنوان عامل خارجی تشخیصش میده و لقاح رخ میده اما گاهی رحم زن اسپرم یه مردو به عنوان سلول خودی می بینه و تفکیکش نمی کنه و واسه همین بارداری رخ نمیده.
چرا منم زیاد به سیم آخر زدم. بخصوص اینکه داغ مرگ ناگهانی بابامم رو دلم بود. به شوهرم خیلی گفتم بیا فرزند خونده بگیریم یا زن بگیر برامون بچه بیاره. بارها تصمیم به خودکشی داشتم
الانم پسرم ۹ ماهشه. هنوزم باورم نمیشه دارمش. شبا پا میشم هی نیگاش می کنم. میگم مرسی که اومدی مامانو نجات دادی.
اخي خدا حفظش كنه
ب هر حال شدني هست ولي با سختي فراوان و طي كردن مسيرسخت ك خداي نكرده اين وسط يكي هم نتونه داوم بياره و واقعا خودكشي كنه يا برن فرزند بگيرن بعد پشيمون بشه و داستان بشه …
تاپيكي ك گفتم نوشته بود اين زوج با هر بارداري بدن واكنش بدتري ب جنين نشون ميداد و از بين ميبردش هر بار سريعتر و حمله شديدتر.. و ميگفت اينا اگه اولين بار ب مشاور ژنتيك مراجعه ميكردن با دارو ميتونستن راحت تر باردار بشن ي كار ساده رو انجام ندادن ولي هر بار خاستن شانس بچه دار شدنشون امتحان كنن غافل از اينكه هر بار بدن وحشي تر ب جنين حمله ميكرده
آه ای زندگی بمن بگو چگونه تورا زندگی کنم
میدونی تنها اسم پسری که وارونه بخونی باز خودش میشه چیه پنج حرفیه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
