قبلا با خالم صمیمی بودم زیاد نه ها ولی خب بودیم .چقدر بهش محبت کرده اونم کم و بیش میکرد ولی خیلی فخر میفروشید و عصابم خورد میشد توی این همه سال یه بار حرفمون شد اونم دیگه کلا از چشمم افتاد . تقصیر خودش بود اختلاف مون . تولد مو تبریک نگفت منم تولد اونو . الان هم سلام میدیم بهم اینا ولی دیگه مثل سابق نیستیم . خونمون هم نمیاد😐
یکم فکرم راحته که نیست عصابم 😐ولی خب چی بگم د