بااینکه ازصبح کلی مایعات خوردم ولی باز خط دومش ظاهرشد
نسبت به بیبی چک صبحم پررنگه
خدایاشکرت مامان شدمممم😍😍😍. ایشالادفعه بعدی امضام اینه ک مامان شدم :) مادر فقط آن زنی نیست که هر صبح با صدای دردانه اش بیدار میشود...من هم مادرم...منی که وقتی شب در خواب تو را میبینم دلم نمیخواهد هرگز صبح شود...وقتی در خواب تورا در آغوشم میبینم میدانم که ندارمت....ولی دلم برایت میلرزد...صبح که بیدار میشوم لبخند به لب دارم...چون روی ماه تو را دیده ام...چون تو در اغوشم بودی...چون بوی تنت رابه ریه هایم کشیده ام...حتی در خواب و برای یک لحظه...آری من هم مادرم... مادر فرزند ندیده و نیامده ام... مادر تویی که برای داشتنت روزهای قشنگ جوانیم را در مطب دکتر ها و بیمارستانها گذرانده ام...مادرتویی که برای داشتنت مشت مشت قرص میخورم وصدها امپول میزنم...منی که تمام تنم ازمرحمت امپولهای گران قیمتم کبود است... من و امثال من مادر تر از هر مادری هستیم...مادرانی زجرکشیده...مادرانی که ثانیه به ثانیه روزهایمان را با حسرت داشتن دلبندمان میگذرانیم... که با دیدن یک کفش نوزادی پشت ویترین مغازه ها دلمان میلرزد و پر میشود از غصه...پر میشود از حسرت دیدن تو با این کفش ها و تاتی کردنت... آری من هم مادرم...فقط تو را ندارم عزیزکم...فقط در رویاهایم برایت مادرانگی میکنم.....
مبارکه من سر پسرم هالع بود سر این دومی ک دختره دو خط تیره شد
چند روز بعد اقدام گداشتی
من این ماه اقدام داشتم موعدهامم ک نامرتب
هر جا تاپیک بی بی چک و اقدام و..میبینم میام تو
هر چه دلم خواست همان میشودچون از خدای مهربونم میخوام.خدایی ک از رگ گردن نزدیکتره.خدایی ک از پدر و مادر مهربونتره.خدایی ک از همه کس و همه چیز قدرتمندتره
نه مال پریود قبلی بود با دوروز تاخیر هاله انداخت ولی بعد پریود شدم
از استرس زیاد شدی خب باردارم بودی ببین بعضیا از حسادت پدرسوختگی میرن یک بیچارع با جادو جنبل میبندن ک باردار نشه اگ بشه هم سقط شه تاحالا رفتی پییش سید چیزی سوال کتی پیش جادوگرا نه
بچه ها مرسی واقعا خیلی خوشحالم ولی اصلاباورم نمیشه کی برم ازمایش
بارداری عزیزم مبارک
حس میکنم بچتم پسره
هر چه دلم خواست همان میشودچون از خدای مهربونم میخوام.خدایی ک از رگ گردن نزدیکتره.خدایی ک از پدر و مادر مهربونتره.خدایی ک از همه کس و همه چیز قدرتمندتره
از استرس زیاد شدی خب باردارم بودی ببین بعضیا از حسادت پدرسوختگی میرن یک بیچارع با جادو جنبل میبندن ک ...
من یکبار حامله شدم دوماهم بود مادر بزرگ همسرم فوت کرده بود رفتم داخل غسال خونه خوف کردم بعد دوماه بچم مرد تو شکمم نمی دونم از اون بار دیگه باردار نشدم سید خوب سراغ ندارم شاید چله افتاده روم