اگه میدیدمش که الان اینجا پیام نمیدادم اشهدمو خونده بودم ولی تو خواب اذیتم میکرد اونهم موقع نماز که بیدار شم فک کنم فرشته بود یا جن مسلمان ولی خیلی وقته بخاطر یه دوست داشتن مسخره کلا عوض و داغون شدم همین😊🙏🖐
جرأت نداشتم لباس کم تنم کنم همه جای بدنم کبود میشد مدام تو خواب اذیتم میکرد سنگینیش رو،روی بدنم حس میکردم وقتی جایی که بودم حضور پیدا میکردتمام موهای تنم سیخ میشد و وقتی بهم نزدیک میشد ازشدت تپش قلب حالم بد میشد و کاملآ حضورش رو حس میکردم و آخرش دیگه هرجا رو نگاه میکردم مثل در و دیوار و شیشه مدام عکس خودم رو میدیدم که نگو اون بوده که باعث شد برم دعا بگیرم
عذاب میداد این اخریا میخاست خودشو نشونش بده یا داخل خالش میومد میگفت من الان داخل اتاقم من هم اتفاقیش بودم شبا از کمد صدا میومد بعد اجیم از خاب بیدارمیشد نصف شب صورت سرخ چرا سیاه لب کبود گوشه اتاق رو با چشماش خیلییی باز بد نگا میکرد و میلرزیدذمیگفت اینجاست دارم حسش میکنم این اخریا خودمم دیگ حسش میکردم داخل اتاقمون