خواب دیدم یه دختر کنارش نشسته زنش بود حامله بود براش سوپ پخته بودن هعییییی دیگه خدا چجوری بهم بگه بیخیالش شو برا تو نیس هووم چجوری بگه انگار واقعی بود چقد سخته یاد اوریش اوکی خدا دیگه بهش فک نمیکنم ولی بعضی بیخیال شدنا مثل اینه دستت بسوزه بگی بیخیالش خوب میشه اما حسش میکنی موقع غذا خوردن میسوزه موقع خندیدن موقع راه رفتن حتی اگه بیخیال شی بازم میسوزه سوزش قلبم مثل نادیده گرفتن سوختگیه هم میسوزه هم جاش میمونه وقتی عاشق میشی دست خودت نیس میسوزی منم همینجا میگم بیخیال# بزا بسوزه بلاخره که میگذره