سلام ٩ ساله ازدواج كريم ٦ساله خونه خودمم بچه هم داريم ٢٦ سالمه و همسرم ٣٢ با پدرم اختلافاتی دارن كه كاری هست خونه پدرم نمياد يه سالی ميشه منم بهش فشار نميارم ديگه البته تا پارسال خودمم خيلی نميزاشت كه برم الان پدرم چند روزه ديگه مهمونی بزرگی دارن و ما ازدواجمون فاميلی هست ميگه فكرشم نكن بريم و تو رو هم نميزارم بری من بايد چيكار كنم پارسالم نزاشت برم و دعوا و بحث كرديم الان دوباره همينطور ميگم تو نميای من حداقل برم جلو فاميل خوب نيست بعد هم دلم نمياد دوباره خانوادم غصه منو بخورن كه نيستم تو مراسماشون شما بگيد چطور قانعش كنم اينم بگم پدرم اومدن خونمون ولی ايشون بازم وقتی ميرن پشتشون حرف ميزنه و ميگه تا آخر عمر دلم صاف نميشه و تو هم نبايد مراسماشون بری؟
پاسخ با سلام وقتي شخصي فوت ميكند اموال ودارايي هاي متوفي چنانچه وصيت نامه اي نداشته باشد طبق قانوت ارث تقسيم ميشوند البته بايد در نظر داشته باشيم كه وصيت فقط تا يك سوم اموال نافذ هست، در مورد فوت پدر شم...
پاسخ وقت بخیر شما در زمانی زندگی می کنید که حق انتخاب دارید و قرار هم نیست که موضوعی که مربوط به نظافت شخصی شماست را برای اطرافیان بخواهید توضیح دهید نظافت شخصی شما امری طبیعی ست و آسیبی برای کسی ندارد از...
پاسخ سلام عزیزم به نظر میرسه همسرتون هنوز بعد از گذشت هفت سال نتونستند اولویت شون رو خانواده ای که تشکیل دادن در نظر بگیرن . و خب طرز فکر خانواده هم تحت تاثیر این موضوع است شما مجبورید با همسرتون آهسته و پ...
پاسخ سلام دوست عزیز توضیحی ندادید که آیا مشکلی هست که میخواید از خونه ی پدری برید؟ دلیل تنهاییتون چیه یا بهتر بگم تنهایی برای شما چه معنی ای داره؟ اینکه صرفاً به خاطر ازدواج وارد رابطه ای بشید که ایده آل ن...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید