2723

سلام. حدودا هشت ساله ازدواج کردم من و همسرم با هم همکار بودیم توی یه شهر غریب که هیچکس رو هر دو نداریم زندگی میکنیم.  در ضمن خودمون هم همشهری نیستیم. دو تا دختر دارم. شوهرم خیلی نسبت به هم بی اهمیت بدون اینکه بهم بگه میره بیرون حتی به من نمیگه دارم میرم اصلا بهم نمیگه کجا میره. اگرم ازش بپرسم بهم نمیگه تا حالا یادم نمیاد بهم گفته باشه بیا بریم بیرون. مگر اینکه خودم گفته باشم هر موقع بخواد میاد خونه هر موقع بخواد میره.  واقعا نمیدونم چیکار کنم. اصلا نمیشه باهاش حرف زد. دیگه خسته شدم به خدا همه راهها را امتحان کردم.  

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۵ جنسیت زن
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام

دوست عزيز شما بايد راجع به احساساتتون با همسرتون صحبت كنيد و بهشون بگيد كه چقدر از اين رفتار شون آزرده خاطر ميشيد و زمان مناسبی رو برای صحبت كردن راجع به اين مساله انتخاب كنيد كه ايشون هم شرايط گوش دادن به صحبتهای شما رو داشته باشن مثلا از نظر روحی و يا جسمی در آرامش باشن و ديگه اينكه موقع صحبت كردن جمله هاتون رو با ضمير" من "شروع كنيد نه "تو" و بدون سرزنش و قضاوت ايشون فقط احساس خودتون رو بهشون منتقل كنيد مثلا" من خيلی غمگين ميشم وقتی بهم اهميت نميدی چون به توجه و حمايتت احتياج دارم "و سعی كنيد با ايشون مقابله به مثل نكنيد چرا كه در يک چرخه رفتاری معيوب گير ميو فتيد و اوضاع رو بدتر ميكنيد سعی كنيد برای مدتی شما پيشقدم بشيد تا شايد از نظر رفتاری برای همسرتون الگو بشيد و اصطلاحاً يادگيری مشاهده ای اتفاق بيوفته و در اين زمان با خودتون عهد ببنديد بدون هيچ چشم داشت و انتظاری اينكارو انجام ميديد و به چشم يک تكليف كه روانشناس يا مشاورتون براتون تعيين كرده بهش نگاه كنيد و در زمانهای مناسب راجع به احساسات منفی تون از ناديده گرفته شدن و همچنين احساس مثبت تون در صورت مورد توجه و حمايت قرار گرفتن با ايشون صحبت كنيد .و مهمتر از همه و قبل از هرچيز شما بايد به الگوی ارتباطی همسران در خانواده و فاميل ايشون توجه كنيد در برخی از فرهنگ ها اينگونه رفتارها برای مرد ارزش و مردانگی محسوب ميشود شايد ايشون با مشاهده اين نوع الگوی ارتباطی اون رو ياد گرفته و دررنی كرده بنابراين بايد در ابتدا متوجه بشيد ريشه اين رفتار از چيه و بعد با توجه به دليل راهكار مورد نظر رو از يک روانشناس يا مشاور درخواست كنيد اين مساله ممكنه دلايل مختلفی داشته باشه مثلا ناراحتی از شما، مقابله به مثل كردن ،احساس ارزشمندی ،نوع فرهنگ ،خشم، اعتراض و رفتارهای اجتنابی بنابراين پيشنهادم به شما اينكه با يک مشاور در ارتباط باشيد تا اين مساله رو ريشه يابی كنيد تا بتونيد بهترين راه حل و راهكار رو انتخاب كنيد .موفق باشيد

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

بی اهمیتی و بی توجهی همسرم

پاسخ باسلامدوست عزيز اطلاعات خوبی به من داديد و اين اطلاعات يک نكته مثبت داشت اينكه همسرتون قبلا با شما روابط صميمانه ای داشته و بعد به مرور بی توجه شده .عوامل مهم و زيادی ميتونه در اين مساله دخيل باشه مثل...

بدهکاری همسر و بی اهمیتی به من

پاسخ با سلام خدمت شما دوست عزیز مطمنا برای بهتر شدن رابطه باید الگوی ارتباطتتون رو تغییر بدید چون اگر این الگو موفق بود باید جواب میداد در این شرایط بهتره طوری رفتار کنید که با همسرتون همدلی کنید تا اول ا...

بی اهمیتی خانواده شوهرم به من

پاسخ سلام، سعی کنید با سیاستهای رفتاری عمل کنید،وقتی مستقیماً به شوهرتون از خانواده ش گله وشکایت میکنید مسلما موضع میگیرند واز خانواده خودشان طرفداری میکنند،شما باید بدانید که شرایط خانواده همسرتان با خان...

بی اهمیتی نسبت به محیط

پاسخ سلام دوست عزیز دلایل زیادی برای حس بی تفاوتی نسبت به محیط دیگران وجود داره .شاید اگر علت را در خودتان ببابید درمان هم شکل بگیره گاهی افراد نسبت به آینده نگران هستند برای همین هیچ چیز خوشحالشون نمیکنه ...