شک و دلسردی از ازدواج

188 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام من حدودا ۲ ماه نامزد و الان هم ۳ ماه هست که عقدم یعنی در کل ۵ ماه هست که همسرم و خانوادشون رو میشناسم . اونقدر به ادامه این زندگی بدبینم که گاها فکر جدایی در سرم هست میخواستم در این زمینه راهنماییم کنید . داستانمو پایین میگم.

من ۲۶ سالم هست و همسرم ۳۲ من مدرک دکتری دارم ولی در حال حاضر جایی مشغول به کار نیستم همسرم لیسانس هستن و در یک شرکت کار میکنن . 

مشکلی که دارم اینه که خانواده من همه با سواد هستن خانواده ایشون نه من فارس زبان هستم و ایشون از قومیت ها و من حتی با خانوادشون هم زبان نیستم من بچه شهر هستم و خانواده ایشون روستایی هستن . زمانی که ازدواج میکردم خانوادم قدرت تصمیم گیری رو از من گرفتن و با اصرار هاشون بجام تصمیم گرفتن با گذشت زمان و آشنایی بیشتر باهاشون حتی مسائلی که در ابتدا برام اهمیت نداشتن الان اهمیت پیدا کردن  الان با خود همسرم مشکل آنچنانی ندارم ولی با خونوادش بشدت مشکل دارم از لحاظ فرهنگی بسیار متفاوت هستیم نه من اونارو میتونم بپذیرم نه اونا منو پذیرفتن از دخالت ها و حرفا هاشون بیزارم کار هر روزم شده گریه میخواستم بدونم واقعا این رابطه مشکل اساسی داره از دید مشاوران شما یا اینکه با زمان گذاشتن و صبوری میشه بجایی رسید ؟؟ 

اینو بگم که همسرم علی رغم همه صفات اخلاقی خوبی که داره قدرت تصمیم گیری نداره و به همین علت خانوادش زیاد دخالت میکنن در کار های من . 

دیگه موندم سر دوراهی طلاق یا اینکه جور دیگه ای میشه این رابطه رو ترمیم کرد

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۶ جنسیت زن شغل _ وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزير 
درسته كه خانواده بسيار مهمه و اين تفاوت هايي كه ازش ياد كرديد هم تا حدي زياد هست اما اونچه مهمه خودتون دو نفر هستيد اين فكر كه شما مجبور به پذيرش شديد را دور بريزيد و فكر كنيد اگر هيچ اجباري نبود و اين ازدواج از ته دل خواست خودتون بود براي رفع اين چالش ها تلاش ميكرديد 
عزيزم الان مهم خودتون و همسرتونيد نكات مثبت و منفي ايشون را بنويسيد و ببينيد كدام بيشتر است و براي حل اين تفاوت ها چه راه حل هايي داريد الان در حد رفت امد با خانواده همسرتون مراوده داريد و براي اين موضوع عدم تصميم گيري همسرتون ميتونيد با ارامش باهم صحبت كنيد و چهارچوب زندگي زناشويي خود را مشخص كنيد .

تجربه شما

login captcha

سلام-خواهر خوبم شما گذشته خواهر من هستید-ایشون هم با دو تا لیسانس با پسری ازدواج کرد که دیپلم بود-در یک شرکت کارگری میکرد-خوانوادش روستایی ان و خوده پسره قدرت تصمیم گیری نداره-اختلاف فرهنگی بعد از 6 ماه چنان مشهود شد که فکر کرد باید جدابشه-فکرکردم اگه عروسی کن مشکلش حل میشه ولی بدتر شد-این که مرد قدرت تصمیم گیری نداشته باشه یه نقصه بزرگه که بزرگتربن خوبی ها جبرانش نمیکنه-ازت خواهش میکنم تا جلوتر نرفتی یه تصمیمه بزرگ بگیر-ببین مثلن خانوادش روستایی ان ازش توقع دارن براشون عین کلفتا کار کنه درصورتیکه تو این دوره زمونه این تفکرات به شدت مسموم اند به اجبار خوانوادت فک نکن به اینده خودت فک کن

پرسش ها و پاسخ های مشابه

دلسردی قبل از ازدواج

پاسخ سلام دوست عزیز شرایطی که دارید رو درک میکنم و بهترین کار در چنین شرایطی همدلی کردن با نامزدتون هست. ایشون رو درک کنید و اجازه بدید این مساله رو با خودشون حل و فصل کنند چرا که آقایون در چنین مواردی متف...

دلسردی از همسر

پاسخ سلام همراه عزیز ✋🏻 ممنون از اینکه مارا انتخاب کردید‌ شیوه همسر شما برای برخورد با بحث ومشاجره به این شکل است که میخواهند مساله را سریع حل و فصل کنند .مساله شما این نیست که او در دعوا چه می‌گوید ،اصل ...

دلسردی به زندگی را چطور برطرف کنم؟

پاسخ سلام دوست‌عزیز به شما تبریک میگویم که توانسته اید مشکلاتتان را ریشه یابی کنید و در صدد جبران و اصلاح رفتارهایتان باشید چه کسی را میشناسید که بدون عیب وونقص باشد؟ انسان کامل وجود ندارد .همه ما اشتباهات...

دلسردی بعد از زایمان در رابطه جنسی

پاسخ سلام، شرایط سخت شما قابل درک است، معمولا با تولد فرزند تا مدتها نظم و روال قبلی زندگی زوجین بهم می ریزد، در این شرایط برنامه ریزی صحیح، همکاری و درک متقابل بین زوجین، کمک گرفتن از اطرافیان و خود همسرت...