پیچیدم ب بازی اَ هرکی بگی بریدم حوصلع بحث ندآرم ولی گوش ب حرف ط میدم...🥂هر ثانیه هر لحظمی،شیرینیِ شبِ بد مزمی...🫠🫶🏻یه شب،شب تیرع انگا روح اَ تنت میرع دل از ننه بابا از رفیق حتی اَ وطنت سیرع...گرگ رو از هر طرف بخونی گرگه، همین صداقتشه ک جذابش میکنه👊🏻 تردمیله همع دنیا،نرسیدن و دوییدن واسع تغذیه مغز مریضشون همه قلبمو جوییدن:) هی اشکا میخواد بریزه من پلک میزنمُ میخندم🫠🕸خدابا دست آدمآ میزد تو گوشم تآ دستشون رو شه:)🫠🌱خسته ام از شما آدمآ ک همجآ همش ب ضرر همین...🫠عزیزا میرنُ ما چش دیدن همو نداریم...🫠
یادت باشه تو این دنیا هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست... اگر مادر شدی یادت نره اول تو باید شاد و قوی باشی تا بتونی شاد بزرگش کنی یک بچه از همون روز تولدش نگاهش به خنده های مادرشه نه رنگی بودن اتاقش... شوهر خدا نیست نون شبت گرو اون نیست پس از سر ناچاری کنارش نمون اگر حرمت گزار نیست .
تیکر تولد ۵ سالگی دلبرم😍 لحظه دیدنت انگار که یک حادثه بود، حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت... سیب را چیدمو در دلهره ی دستانم، سیب را دید ولی دلهره را دوست نداشت... تا سه بس بود که بشمارد و در دام افتد گفت 1 گفت 2 افسوس سه را دوست نداشت... من و تو خط موازی؟ نرسیدن؟ هرگز، دلم این قاعده هندسه را دوست نداشت... درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که از همان کودکیش مدرسه را دوست نداشت 🙃
نه بابا دختر من ۵سالشه تازه میگه منم😂قبلا میگف نی نی
میدونی رفیق! اینکه بین میلیونها جهش ژنتیکی که امکان داشت برامون اتفاق بیفته،سالم به دنیا اومدیم خودش یه معجزه بزرگه پس بیا به شکرانه این معجزه ارزشمند شاد زندگی کنیم🌿
تیکر تولد ۵ سالگی دلبرم😍 لحظه دیدنت انگار که یک حادثه بود، حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت... سیب را چیدمو در دلهره ی دستانم، سیب را دید ولی دلهره را دوست نداشت... تا سه بس بود که بشمارد و در دام افتد گفت 1 گفت 2 افسوس سه را دوست نداشت... من و تو خط موازی؟ نرسیدن؟ هرگز، دلم این قاعده هندسه را دوست نداشت... درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که از همان کودکیش مدرسه را دوست نداشت 🙃
عزیزم من مطمئنم این پیامو میبینی اگه جواب ندادی حداقل به حرفم عمل کن ، حتما حتما بچتو ببر پیش متخصص ان شاءالله به حق بانو فاطمه زهرا چیزی نباشه اما اگه بود هر چه زودتر درمان کن شما داری ظلم میکنی به بچت 🥺🥺
من از روی دلسوزی میگم عزیزم
فقط 8 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
تیکر تولد ۵ سالگی دلبرم😍 لحظه دیدنت انگار که یک حادثه بود، حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت... سیب را چیدمو در دلهره ی دستانم، سیب را دید ولی دلهره را دوست نداشت... تا سه بس بود که بشمارد و در دام افتد گفت 1 گفت 2 افسوس سه را دوست نداشت... من و تو خط موازی؟ نرسیدن؟ هرگز، دلم این قاعده هندسه را دوست نداشت... درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که از همان کودکیش مدرسه را دوست نداشت 🙃