خیلی حواسش به این هس که من چقد میخورم کلا تو همه چی کنترل گره و عصبی و خسیس الان شام درس کردم برا فردا نگه داشتم نگا کرد گفت برا تو بیشتره اینم بگم خوودش نهارو بیرون میخوره گفتم وای تو چرا اینجوری هستی فک کن برات مهمون بیاد اعصابم خرد شد اومدم اتاق
هستین ادامشو بگم؟
واه
من کسی اینجوری بگه بهم دیگه غذار نمیخورم اصلا
قبل اومدنش بخور بره دیگ نون کوره اخلاقش اینه
مثل بچه هاست رفتارش!
دیدم هی غر میزنه ولی با دقت گوش ندادم بشنوم چی میگه نخواستم اعصابمو بیشتر خرد کنم شاید حرفای خیلی بدی زده همیشه اینجوری پیشم چیزی نمیگه وقتی ناراحته میرم اتاق شروع میکنه به غر زدن نمیدونم شایدم فحش میده
وااااات آدم شخصیتش خرد میشه که
برگشتم موبایلمو بردارم یه سوال پرسید گفتم میشندم غر میزدیا میگه خوب خیلی بد حرف زدی مگه من به مهمون بی احترامی کردم اونجوری گفتی گفتم تو حرف همشیگیته کلا بد حرف میزنی دوباره اومدم اتاق
نظرتون چیه دلمو زده دیگه نمیدونم چیکار کنم دوسش ندارم ازش سرد شدم ولی دلیل خاصیم برا جدایی ندارم خسیسه و عصبیه خوبیاشم کار میکنه درامدش خوبه اولویتش منم سفر و رستوران اینا هم میره ولی طبق استاندارد خودش از نظر من خیلی کمه ولی به خاطر اخلاقش و خسیس بازیاش و دیکتاتوریش ازش سرد شدم
چقدر رافتارش زشته.بگو
وای مگه میشه خدا
برا یه قاشق غذا 😐
من باشم اصلا با این آدم ازدواج نمی کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
